نازنین بنیادی یکی از هنرپیشه های جوان ایرانی است که در حال حاضر در هالیوود مشغول به ایفای نقش است. وی هم در تلویزیون و هم در سینما فعال است .
وی متولد تهران است ، والدین نازنین خیلی سریع ، در بیست روز بعد از تولدش او را از ایران خارج کردند . و تا ۱۹ سالگی ساکن لندن بود و سپس به لس آنجلس آمریکا نقل مکان کرد . والدین وی با تکیه بر تربیت ایرانیان آیین و اخلاق و راستی و درستی و تحصیل نازنین را پرورش دادند . وی از یک مدرسه معتبر خصوصی در لندن فارغ التحصیل گشت . وی دارای مدرک تحصیلی عالی از دانشگاه اوروین کالیفرنیا در رشته علوم زیستی است وی تحقیقاتی هم در مورد سرطان داشته است که او را صاحب جایزه چانگ پی چون دانشجوی دوره لیسانس کرد .
وی تبحر خاصی در عملکرد چند تکلیفی دارد که وی را در زندگیش یاری رسانده است . وی همچنین مهارت خاصی در اسکی روی یخ ، رقص شکم ، غواصی زیر آب دارد که نشان از استعداد شگرف این بانوی ایرانی دارد . وی یکی از بانوان وطن دوست است که در حال حاضر در کنار کار بازیگری مشغول آگاه سازی اذهان مردم است از وضع حقوق بشر در جهان و به خصوص در ایران است.
دوران بازیگری نازنین بنیادی
نازنین از ده سالگی اشتیاق فراوانی به هنر داشت و در کالج سلطنتی موسیقی در لندن به استعداد خود پی برد و با آموختن ویولن به پرورش استعداد خود پرداخت . نازنین بنیادی سابقه زیادی در بازیگری ندارد اما یکی از درخشان ترین چهره های ایرانی حاضر در هالیوود در کنار دیگر بازیگران مشهور نظیر شهره آغداشلو است. وی در مصاحبه ای با صدای آمریکا گفت که از شرکت در نقش هایی که خاورمیانه ای و تروریستی دارد بیزار است.
از فیلم های که این بانوی ایرانی در آن ایفای نقش کرده است می توان به گیم فیس با کارگردانی جیمز رودیمر, Shade of ray به کارگردانی جعفر محمود و Kal: Yesterday & Tomorrow به گارگردانی فریا پارخ اشاره کرد. گیم فیس یک فیلم کمدی است و نازنین بنیادی بازیگر ایرانی نقش زنی را دارد که از عشق بیزار شده است و اجازه نمی دهد که نه خودش عاشق کسی بشود و نه کسی عاشق وی شود. از دیگر فیلم های که وی در آن ایفای نقش کرده است دی سنیچ نام دارد.
تصاویر نازنین بنیادی
نازنین بنیادی + بیوگرافی نازنین بنیادی
نازنین بنیادی + بیوگرافی نازنین بنیادی
نازنین بنیادی + بیوگرافی نازنین بنیادی
نازنین بنیادی + بیوگرافی نازنین بنیادی
نازنین بنیادی + بیوگرافی نازنین بنیادی
منبع:sargarm.zahtab.com
از بازیگران بیشتر بدانید
بیوگرافی سلمان خان + جدیدترین عکس های سلمان خان
بیوگرافی سلمان خان:
نام اصلی: عبدالرشید سلیم سلمان خان
تولد سلمان خان: ۲۷ دسامبر ۱۹۶۵
ایندور، مادیا پرادش، هند
والدین: سلیم خان (پدر)
اهل پیشاور پاکستان و نویسنده فیلمهای موفقی چون " شعله "
محل زندگی: بمبئی، مهاراشترا، هند
ملیت: هند
لقب: سالو
پیشه: هنرپیشه، تهیهکننده، ستاره، مدل، نیکوکار، خواننده
سالهای فعالیت: ۱۹۸۸ تاکنون
برادران: برادر بزرگتر آرباز خان ( همسرش مالایکا آرورا ) – برادر کوچکتر سهیل خان ( همسرش سیما ساچدیو )
خواهر تنی: الویرا ( همسرش آتول آگنی هوتری )
خواهر ناتنی: آرپیتا
مادرتنی: سلما خان ( فوت کرده )
مادر ناتنی: هلن خان
قد: 175 سانتی متر
رنگ چشم: قهوه ای روشن
رنگ مو: مشکی
دین: مسلمان سنی
ماشین مورد علاقه: مرسدس
نوشیدنی مورد علاقه: چای سرد
غذای مورد علاقه: مرغ سوخاری
مکان مورد علاقه برای تعطیلاتی: فقط لندن
رستوران مورد علاقه: China garden
آهنگ مورد علاقه: به همه نوع موسیقی گوش می دهم
عطر مورد علاقه: obsession
بازیگر مرد مورد علاقه: عاشق همه نقش هایی هستم که گورودات ایفا کرده
بازیگر زن مورد علاقه: مینا کماری و هلن خان
زندگی هنری سلمان خان:
اولین فیلم: " بیوی هوتو ایسی " (همسر اینجوریش خوبه ) در سال 1988 در کنار رکا و ام پوری او در این فیلم اولین تجربه سینمایی خود را به دست آورد و توانست کار قابل قبولی از خود ارائه دهد .
* سال 1989 سال شروع موفقیت سلمان بود او در این سال با فیلم موفق " منه پیار کیا " ( من عاشق شدم) در کنار بازیگر تازه واردی به نام باگیا شری توانست حضور خود را در سینما تثبیت کند ؛ این فیلم اگرچه رمانتیکی تکراری بود اما باعث شد سلمان ره صد ساله را یک شبه طی کند و شخصیت پریم ازاین فیلم تبدیل به شخصیتی ماندگار برای سلمان و فیلمهای او شد .
* او در سال 1990 در فیلم " باقی " در کنار نغمه قرار گرفت که فیلم چندان موفقی نبود .
* در سال 1991 سیل پیشنهادات به سوی سلمان خان روانه شد و او در این سال در 5 فیلم حضور پیدا کرد که مهمترین آنها فیلم " ساجن " (یار) بود که در کنار بازیگران قدرتمندی چون سانجی دات و مادوری دیکشیت بازی بی نقصی از خود ارائه داد و شاید در آن سالها هیچ کس به جز او نمی توانست چنین عالی کار کند .
* او در سال 1992 زوج هنری خود را پیدا کرد. کاریشما کاپور که در آن روزها بازیگری تازه کار بود توانست زوج مناسبی را در کنار سلمان خان تشکیل دهد. او در این سال در فیلمهای " جگروتی " و" هدف " در کنار کاریشما قرار گرفت. این همکاری تا چند سال پیش هم ادامه داشت که به خاطر ازدواج کاریشما موقتا خاتمه یافت.
عکس های سلمان خان
* در سال 1993 در فیلم " چاندرا موکی " ( گل نیلوفر ) در کنار بازیگر بزرگ آن زمان سری دیوی قرار گرفت که نتوانست موفقیتی برای سلمان کسب کند .
* کمدی فوق العاده " انداز آپنا آپنا " ( کار خود به شیوه خود ) در سال 1994 سلمان را وارد سینمای کمدی کرد و چقدر هم ورود او به دنیای کمدی مفید بود . او در این فیلم در کنار عامر خان و کاریشما کاپور بازی قابل قبولی را ارائه داد .
او در همین سال رکورد سینمای هند را از لحاظ میزان فروش با فیلم " هم آپکه هی کن " ( ما با شما چه نسبتی داریم ) شکست و این فیلم تا این لحظه پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای هند است . او در این فیلم با مادوری دیکشیت همبازی شد که فیلمی رومانتیک با داستانی بسیار لطیف و روان با شخصیتهایی مهربان و دوست داشتنی است .
* در سال 1995 در فیلم " کارن آرجون " در کنار شاهرخ خان قرار گرفت . شاهرخ به تازگی وارد سینما شده بود ولی محبوبیت زیادی کسب نموده بود . آن دو بر سر نوشتن نامشان در تیتراژ با هم مشکل پیدا کردند زیرا سلمان معتقد بود که چون پیشکسوت تر است نام او باید اول نوشته شود ( که البته حق هم داشت ) اما شاهرخ به این موضوع معترض بود ...
* در سال 1996 در فیلم بسیار موفق "جیت " (پیروزی) در کنار سانی دئول و کاریشما کاپور حضوری موفق داشت و قدرت بازیگری خود را در فیلمهای اکشن نمایان ساخت .
* سال 1997 سال خوبی برای سلمان به شمار می آید ؛ او در این سال در 2 فیلم بسیار موفق حضور داشت . فیلم کاملا اکشن " ازار " در کنار سانجی کاپور و شیلپا شتی و فیلم کمدی " جودوا " (دو قلو) در کنار کاریشما که هر دو با استقبال خوبی روبرو شدند .
* در سال 1998 سلمان با فیلم " کوچ کوچ هوتاهه " (یه طوری میشه ) به مشکلات خود با شاهرخ خاتمه داد . او با بازی در این فیلم جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کرد. او در این سال در فیلم موفق " پیار کیا تو دارنا کیا " ( عاشق شدی چرا می ترسی؟ ) در کنار کاجول قرار گرفت .
* سال 1999 را می توان موفق ترین سال در کارنامه هنری سلمان به حساب آورد . او در این سال ابتدا در فیلم " بیوی نامبر وان " ( همسر شماره یک ) در کنار کاریشما ، آنیل کاپور و سوشمیتا سن قرار گرفت که فیلمی کمدی با فروش بسیار عالی بود و سپس در فیلم موفق " هم سات سات هین " ( ما با هم هستیم ) حضور یافت .
اما موفق ترین فیلم سلمان در این سال " هم دیل دچو که صنم " (ما دل داده ایم ای یار) بود که تمام جوایز آن سال را از آن خود کرد که البته جایزه بهترین بازیگر مرد به سلمان نرسید !!! این فیلم داستانی بسیار زیبا داشت که شاید جالبترین نکته در آن تکراری نبودن پایان آن بود
این فیلم علیرغم موفقیتهای بسیار برای سلمان ، موجب شد به خاطر مشکلات عشقی با آیشواریا رای و ناکام ماندن سلمان در این رابطه ، زندگی او متحول شده و او را به انسانی جدید با روحیاتی جدید تبدیل کند . سلمان تا 3 سال بعد از این فیلم هدف اصلی مطبوعات شده بود و حتی برخی از بازیگران مطرح بالیوود مثل شاهرخ خان که کینه ای قدیمی از او داشتند او را متهم به لاابالی گری کردند .
* سلمان در سال 2000 در 2 فیلم کمدی موفق ظاهر شد . ابتدا فیلم " چل مری بای " (بزن بریم داداش) که در آن با دوست و یار همیشگی خود سانجی دات و زوج هنری اش کاریشما هم بازی بود ؛ سپس در فیلم " دولهن هوم له جاینگه " ( عروس را من می برم ) در کنار کاریشما موفقیتی دیگر در کارنامه هنری سلمان ایجاد شد . از دیگر فیلمهای موفق او در این سال " هر دیل جو پیار کرگا " ( هر دلی که عاشق میشه ) در کنار پریتی زینتا و رانی موکرجی بود که مثلث عشقی عالی را به نمایش گذاشتند .
* مثلث عشقی سلمان ، پریتی و رانی بار دیگر در سال 2002 در فیلم " چوری چوری چوپکه چوپکه " (دزدکی دزدکی یواشکی یواشکی) تکرار شد ولی نتوانست موفقیت فیلم قبلی را تکرار کند .
جدیدترین عکس سلمان خان
تنها فیلم موفق سلمان در این سال فیلم " تومکو نا بول پاینگه " ( نمی توانم تو را فراموش کنم ) در کنار سوشمیتا سن و دیا میرزا بود . البته عدم موفقیت سلمان در این 2 سال بر می گردد به مشکلات به وجود آمده برای او از طرف آیشواریا و در هم ریختگی روحی او که حتی موجب خودکشی سلمان شد که توسط سانجی دات و همسرش از کام مرگ رهایی یافت .
سانجی و همسرش تلاشهای زیادی کردند و دائما در کنار او بودند و او را دلگرم می نمودند و شاید تنها کسانی بودند که باعث از بین رفتن مشکلات سلمان شدند.
* او در سال 2003 با پشت سر نهادن مشکلات حاشیه ای و با روحیه ای تازه وارد سینما شد و شروع به بازی در نقشهای متفاوت کرد . او در فیلم " تره نام " آنقدر عالی بازی کرد و در ارائه نقش متفاوت و هنرمندانه عمل نمود که هیچ کس باور نمی کرد این فرد همان سلمان سالهای گذشته است . این فیلم زمینه مناسب را برای سلمان مهیا کرد تا باز هم در نقشهای متفاوت بازی کند .
* او در سال 2004 با بازی در فیلمهای " گارو " ( افتخار ) ، " پیر میلنگه " ( به امید دیدار ) و " دیل نه جسه آپنا کاها " ( کسی را که دل از خودش دانست ) نشان داد که قابلیت بازی در هر نقشی را داراست .
اما موفق ترین فیلم او در این سال کمدی " موجسه شادی کاروگی " ( با من ازدواج می کنی؟ ) ساخته فیلم ساز توانای سینمای کمدی هندوستان ، دیوید داوان ، بود که در کنار آکشی کومار و پریانکا چوپرا بازی کرد .
* او در سال 2005 در فیلم های موفقی چون " لاکی " ، "منه پیار کیو کیا " ( چرا من عاشق شدم؟ ) ،" نو انتری " ( ورود ممنوع ) ، " کیون کی " ( برای اینکه ) و " شادی کرکه پس گایا یار" ( ازدواج کردم گیر افتادم ) ایفای نقش نمود .
در فیلم " منه پیار کیو کیا " که در پی موفقیت فیلم سلمان در سال 1989 یعنی " منه پیار کیا " ساخته شد و البته هم موفق عمل کرد در کنار بازیگر تازه کاری چون کاترینا کایف قرار گرفت و از همین جا رابطه آنها به وجود آمد .
* در سال 2006 در فیلمهای " جان من " و " بابول " بازی کرد که موفقیت چندانی در پی نداشت . در فیلم " ساون " نیز با بازی متفاوتی حضور یافت که در گیشه موفق نبود .
* در سال 2007 پس از بازی در فیلمهای " سلام عشق " و " ماری گلد " در فیلم " پارتنر " در کنار بازیگر و کمدین محبوب هند ، گوویندا ، که چند سالی بود از سینما فاصله گرفته بود قرار گرفت .
* فیلمهای او در سال 2008 " گاد توسی گریت هو " در کنار آمیتا باچان ، " هلو " و " یووراج " بودند .
* در سال 2009 در فیلمهای " وانتد " ، " مین اوور میس کانا " و " لندن دریمز " بازی داشت .
* او در سال 2010 فیلمنامه یک درام تاریخی به نام " ویر " را نوشت که خود نیز در آن بازی کرد و توسط آنیل شرما کارگردانی شد ولی نتوانست در گیشه موفق عمل کند . او پس از فیلمهای " دنس ایندیا دنس " ، " پریم کا گیم " و " بندا یه بینداس هی " در فیلم " دابانگ " ( بی باک ) بازی می کند که بسیار پر فروش بوده و پس از مدتها موفقیت چشمگیری برای او به ارمغان می آورد و در جشنواره فیلم فیر جایزه بهترین فیلم را از آن خود می کند و سلمان نیز در جشنواره واید اسکرین برنده جایزه بهترین بازیگر مرد می شود .
* او در چند سال متوالی به عنون خوش تیپ ترین، خوش پوش ترین و جذاب ترین مرد سال در دنیا از طرف مجله پیپل انتخاب شد.
* در یک سال رکورد دار خرید بهترین، شیکترین و گران ترین لباس ها بود به طوری که در مدت یک سال 9 میلیون روپیه لباس خرید. ( تقریبا حدود 207 میلیون تومان )
* لباس های خود را فقط از لندن و یا سنگاپور خریداری می کند و به پوشیدن لباس رسمی عادت ندارد.
* او یک شناگر ماهر است و در ضمن نوازنده چیره دست ساکسفون می باشد.
* تنها بازیگری در بالیوود شناخته شده است که هیچ فیلم شکست خورده ای در کارنامه هنری خود ندارد و همیشه اکثر فیلم های او با فروش عالی روبرو بوده و فیلم «هوم آپکه هین کان» که پرفروش ترین فیلم در تاریخ سینمای هندوستان است متعلق به اوست .
* یکی از کارهای جالب توجه سلمان خان ، رفتن به بیمارستان و ملاقات از کودکان بیمار و شاد کردن آنهاست .
* او مسلمانی معتقد است که در ماه مبارک رمضان روزه می گیرد و کارهای خیریه اش را بیشتر می کند زیرا اعتقاد دارد خدا در این ماه بیشتر به بندگانش توجه دارد .
* او یک بار در طی یک حادثه تصادف جان سه نفر را از مرگ حتمی نجات داد و بعد از این ماجرا لقب رابین هود به او داده شد. (او چهار نفر را به بیمارستان رساند و تمام هزینه بیمارستان را متقبل شد و دکتر توانست جان سه نفر از آنها را نجات دهد که اعلام داشت این را مدیون سلمان است. )
* به خانواده خود علاقه بسیاری دارد و برای آنها احترام زیادی قائل است.
* یکی از پول ساز ترین بازیگران بالیوودی است.
* پر فروش ترین فیلم های او به ترتیب " هم آپکن هی کن " ، " هوم دل دچوکه صنم " ، " نو انتری" و "انداز آپنا آپنا " ست .
* تاکنون بیش از 80 فیلم بازی کرده است .
* برای سلمان خان فروش فیلم و گرفتن جایزه اهمیت زیادی ندارد و بیشتر موفقیت فیلمش را در جلب رضایت مردم می بیند .
* در بیشتر جشنواره ها به خصوص فیلم فیر حتی برای بهترین فیلم هایش کاندید نمی شود چون جایزه آنها را قبول ندارد .
* در کنسرت های خود هر بار با استایل جدید و بهتر از قبل ظاهر می شود .
* همیشه نوع فیلم هایی که بازی می کند متفاوت است و در تمامی زمینه های کمدی ، رمانتیک، اکشن و ... بهترین فعالیت ها را داشته است .
* بعد از آمیتاب باچان و شاهرخ خان، سومین ستاره سینما هستید که مجری یک برنامه تلویزیونی می شود.
ازدواج سلمان خان:
به مدت 2 سال با آیشواریا رای ( ملکه زیبایی دنیا در سال1994) نامزد بود که طی سوء استفاده هایی که آیشواریا از وی کرد و همچنین توهین هایی که به خانواده سلمان نمود از او جدا شد. سلمان خان در حال حاضر مجرد است و دوست دخترش کاترینا کایف یک مدل و بازیگر هندی است.
زندگی شخصی سلمان خان:
سلمان خان بسیار بسیار خوش قلب و مهربان است و نظر همه کسانی که برای اولین بار با او بازی می کنند نیز همین است.
علاقه سلمان خان به کودکان به خصوص کودکان بیمار و سرطانی بی حد و مرزاست و هنگامی که به سفرهای خارج از کشور می رود برای کودکان یک موسسه که در آنجا از کودکان سرطانی نگهداری میکنند اسباب بازی و هدیای دیگر می خرد. سلمان خان هنگامی که به ملاقات کودکان این موسسه می رود به قدری با آنها صمیمی است که بچه ها از سروکول او بالا می روند و دیدن شور و شوق در چشمان آنها به هنگام دیدار سلمان دیدنی است. او حتی شماره موبایل خود را در اختیار مدیر موسسه قرار داه تا هروقت کودکان آنجا احساس دلتنگی کردند با سلمان تماس بگیرند.
سلمان خان دو پسر و یک دختر را به فرزند خواندگی قبول کرده و بسیار لذت می برد که آنها به او پدر بگویند.
* شاهرخ خان و ریتیک روشن دو بازیگر مطرح بالیوود از دوستان صمیمی او هستند و شاهرخ همیشه می گوید که : دوست دارم پسرم همچون سلمان شود او آدمی مثبت ، خوش تیپ و ورزشکار است و کارهای خیریه او از من بیشتر است و ریتیک می گوید : سلمان از دوستان من است . قبل از اینکه وارد بالیوود شوم او کمکهای فراوانی به من کرد و من همیشه احترام فراوانی برایش قائل هستم . در واقع اوست که من هم اکنون در جایی که ایستاده ام قرار دارم . او برای من مانند برادرم است .
* مردم و مطبوعات شاهرخ را محبوب ترین و سلمان را پرطرفدارترین لقب دادند.
جدیدترین تصاویر سلمان خان
تصاویر سلمان خان
تصاویر سلمان خان جدید
تصاویر سلمان خان
عکس سلمان خان
عکسهای سلمان خان
عکس جدید از سلمان خان
گردآوری: بخش سرگرمی بیتوته
منبع:amitisdreams.blogfa.com
از بازیگران بیشتر بدانید
عکسهای جدید از پشت صحنه سریال مادرانه با حضور بازیگران و عوامل مجموعه
مهدی سلطانی و لعیا زنگنه در پشت صحنه مادرانه
عکسهای جدید از پشت صحنه سریال مادرانه
مهدی سلطانی و لعیا زنگنه در پشت صحنه مادرانه
لعیا زنگنه در پشت صحنه مادرانه
عکسهای جدید از پشت صحنه سریال مادرانه
پشت صحنه سریال مادرانه
بازیگر خردسال مادرانه در پشت صحنه سریال
عکسهای جدید از پشت صحنه سریال مادرانه
عکسهای جدید از پشت صحنه سریال مادرانه
هستی مهدوی در پشت صحنه سریال مادرانه
سعید نعمت الله (نویسنده سریال مادرانه ) و لعیا زنگنه بازیگر سریال مادرانه
عباس غزالی و هستی مهدوی بازیگران سریال مادرانه
هستی مهدوی بازیگر سریال مادرانه
عکسهای جدید از پشت صحنه سریال مادرانه
لعیا زنگنه بازیگر سریال مادرانه
عکسهای جدید از پشت صحنه سریال مادرانه
عکسهای جدید از پشت صحنه سریال مادرانه
عکس دسته جمعی از عوامل سریال مادرانه در پشت صحنه سریال
منبع:ariapix.net
از بازیگران بیشتر بدانید
«عامر حسین خان» معروف به «عامرخان» یا «امیرخان» متولد 14 مارس 1965 در «مامبای» هند یک هنرپیشه و تهیه کننده محبوب و معروف است که در صنعت سینمای این کشور بسیار فعال میباشد.
امیرخان در سال 1973 برای نخستین بار به عنوان بازیگر خردسال در یکی، دو فیلم بازی کرد. بازی حرفهای او 11 سال بعد یعنی در سال 1984 انجام شد و اولین بار در سال 1988 و با فیلم «از قیامت تا قیامت» با موفقیت تجاری روبهرو شد و جایزه بهترین تازهوارد فیلم هند را به خود اختصاص داد.
امیرخان در سال 1996 بعد از 8 بار نامزد شدن برای دریافت جایزه بهترین هنرپیشه کشورش، توانست با بازی در فیلم «راجا هندوستان» این عنوان را نصیب خود کند.
او در سال 2001 بار دیگر با بازی در فیلم «لاگان» (مالیات) برنده این جایزه گردید. فیلم «لاگان» کاندیدای دریافت جایزه اسکار هم شد. او پس از چهار سال استراحت سرانجام در سال 2005 در فیلم «قیام» به کارگردانی «کتان مهتا» بازی کرد و بار دیگر توجه همگان را به سوی خود جلب نمود.
امیرخان با حضور در چندین فیلم پرفروش و موفق هندی و عرضه یک بازی روان و دلپسند توانسته به یکی از برترین و موفقترین ستارگان سینمای هند تبدیل شود.
پیشینه خانوادگی
امیرخان در «مامبای» در خانوادهای مسلمان چشم به جهان گشود. اصلیت و ریشه امیرخان به افغانستان میرسد. افراد خانواده او در زمینه فیلم و سینما فعال بودهاند. پدرش «طاهر حسین» تهیهکننده سینماست و عمویش «نصیر حسین» کارگردان بود. او تاکنون در چند تا از فیلمهای پسرعمویش «منصورخان» هم بازی کرده است. برادرش «فیصل خان» بازیگر است و آن دو در فیلم «ملا» در سال 2000 در کنار یکدیگر بازی کردند. پسرعمویش «طارق» هم در دهه 70 بازیگر بود ولی اطرافیان که امیرخان را پسری بسیار خجالتی میدیدند، هرگز فکر نمیکردند او زمانی تبدیل به یک چهره بالیوودی شود.
حرفه
امیرخان در سالهای 1973 و 1974 به عنوان بازیگر خردسال در دو فیلم ایفای نقش کرد و بعد از آن پس از یک وقفه 11 ساله در فیلم بعدی خود ظاهر شد. پس از فیلم « از قیامت تا قیامت» و موفقیتهای عظیم پیشنهادهای بیشماری به سوی امیرخان سرازیر شد و او در دهه 90 میلادی در فیلمهای زیادی بازی کرد که معروفترین آنها فیلم «دل» با بازی «امیرخان» و «مدوری دیکشیت» است. پس از آن امیرخان علاوه بر بازیگری به فیلمنامهنویسی هم رو آورد. در سال 1996 فیلم «راجا هندوستان» را بازی کرد که در آن با «کاریشما کاپور» همبازی بود. این فیلم پرفروشترین فیلم آن دهه محسوب میشود.
بازی امیرخان در نقش پلیسی که در مرز کشور با تروریستها میجنگد در فیلم «مسیر شورش» (1999) توجه منتقدین سینمایی را بیش از پیش به سوی خود جلب کرد و با بازی در نقش منفی در فیلم «زمین» (1999) به کارگردانی «دیپا مهتا» به این توجه و اطمینان قطعیت بخشید.
امیرخان پس از فیلمهای موفق «لاگان» (مالیات) و «آرزوهای قلبی» در سال 2001 و تصاحب مجدد عنوان بهترین هنرپیشه، مدتی از بازی کناره گرفت و مدت سه سال چهره او بر سردر سینماها دیده نشد. او بیشتر این مدت را در حال آمادهسازی برای فیلم بعدی خود «قیام» بود. «قیام» داستان واقعی یک شهیر هندی را به نمایش درمیآورد. هرچند فیلم «قیام» از ارزش والای تاریخی و معنوی برخوردار بود و امیرخان به نحو احسن از عهده ایفای نقش «منگال پندی» شخصیت اصلی آن برآمد ولی به دلیل کمعلاقگی مردم هند به فیلمهای تاریخی و غیرعشقی، فروش متوسطی داشت و سومین فیلم پرفروش سال 2005 این کشور شد. سال 2006 برای امیرخان با فیلم «آن را زعفرانی کن» آغاز شد که بار دیگر توجه منتقدین را به خود جلب نمود و او را برنده بهترین اجرا از نظر منتقدین ساخت.
این فیلم پرفروش ترین فیلم سال هند نیز لقب گرفت و نامزد حضور در اسکار شد. هرچند که «آن را زعفرانی کن» در اسکار توفیقی نیافت ولی در جشنواره بفتا در انگلیس برنده جایزه بهترین فیلم خارجی گردید. فیلم بعدی امیرخان «فنا» نام داشت که در کنار «کاجول» بازی بسیار خوبی را ارائه داد. فیلم «فنا» هم مثل اغلب فیلمهای امیرخان یکی از پرفروشترینهای سال گردید. فیلم بعدی این بازیگر محبوب «ستارگان زمین» نام دارد که دسامبر 2007 اکران میشود و پس از آن نوبت «ojjaL» و «inijahG» میباشد که قرار است در سال 2008 ساخته شوند.
جدیت در کار
معروف است که امیرخان در آن واحد فقط در یک فیلم بازی میکند (این موضوع در عالم سینمای بالیوود که بازیگران سرشناس آن معمولا در دو یا چند فیلم در یک زمان بازی میکنند، عجیب است) دلیل این کار او این است که میخواهد حداکثر توانش را برای هر فیلم به کار گیرد. بعضی از مخالفان او میگویند این جدیت گاه سبب میشود که با کارگردانها درگیر شود زیرا برخی از آنها به اعتراضات امیرخان توجه نمیکنند و بدون اینکه او از بازی در یک صحنه راضی باشد، به سراغ صحنه بعدی میروند.
میگویند او یک کمالگراست. اغلب از او ایراد میگیرند که زیادی روراست است و گاه میگویند از خودراضی است و خودش را از کارگردانها و همکارانش برتر میداند ولی شاید تمام این ایرادها و تهمتها به این دلیل باشد که او اعتقاد دارد باید تمام وجودش را وقف حرفهاش کند. او در زمان ضبط فیلم «رنگها» (1995) لباسهای خدمتکارش را قرض گرفت، در فیلم «غلام» (1998) زیرنظر مربی پردل و جرات بدلکاری تعلیم رانندگی مسابقه را دید و برای بازی در فیلم «زمین» (1999) تمام حسن شهرتش را یکدفعه فراموش کرد. شاید وسواس امیرخان به کارش بهخاطر کار گذشته او در تئاتر و شاید به دلیل تعالیم بیوقفه عمویش «نصیر حسین» در فیلمهایی نظیر «منزل» و «زبردست» باشد.
در حقیقت این «بازیگر متفکر» در بیشتر کارهای پشت صحنه دخیل است و چهره دستنخورده و معصومانهاش با داستانهای رمانتیک رومئو و ژولیت کاملا هماهنگی دارد و همدردی تماشاچی را برمیانگیزد و این تصویر ذهنی به او اجازه نمیدهد که در بازی در نقشهای منفی به اندازه کافی موفق باشد.
اولین فیلمی که در آن امیرخان از حالت یک جوان مجرد و گاه نوجوان بیرون آمد و تبدیل به یک جوان عاقل و بالغ شد، در سال 1995 و فیلم «moT elekA muH elekA» بود. او که در آن زمان خود صاحب اولین فرزند خود «جونیر» شده بود، درباره آن فیلم میگوید تجارب شخصی من و احساسم نسبت به پسرم کمک مؤثری به ایفای آن نقش کرد.امیرخان هنرپیشه قهاری است و در این راه از چهرهاش هم کمکهای شایانی گرفته است. او محبوب دوستداران سینمای هند است وصرف حضور او در یک فیلم، تماشاچیان بسیاری را به سینما میکشاند.
تصاویر امیر خان
تصاویر امیر خان
تصاویر امیر خان
تصاویر امیر خان
تصاویر امیر خان
تصاویر امیر خان
منبع:irannaz.com
بازیگر سریال دودکش میگوید دلش نمیخواست پس از ۱۷ سال دوستی با محمدحسین لطیفی شانس بودن در کار او را از دست بدهد.
امیرحسین رستمی معتقد است آدمی خوش شانس است. او میگوید کارنامهاش پر است از همکاری با کارگردانهای نام آشنا و معتبر سینما و تلویزیون که کار کردن با آنها برایش تجربههای ویژهای محسوب میشود. بازی درفیلمهای سینمایی چون «رئیس»، «خاک آشنا» و «بوسیدن روی ماه» و سریالهایی مثل «وضعیت سفید»، «نون و ریحون»، «شمسالعماره» و «مرد هزار چهره» نمونههایی از حضور او در این دو مدیوم است، هر چند او دو نمایش «کمی بالاتر» و «کلمه، سکوت، کلمه» را هم در زمینه بازی در صحنه تئاتر تجربه کرده است.
او این شبها سریال دودکش را روی آنتن شبکه یک سیما دارد، سریالی که رستمی تعلق خاطرخاصی به آن دارد و میگوید نمیتوانسته به راحتی از حضور در کنار محمدحسین لطیفی بگذرد.
«دودکش» داستان دو خانواده را روایت میکند که زندگی سادهای دارند و یک قالیشویی را اداره میکنند، اما هر بار ماجراها و مسائلی برای آنها اتفاق میافتد.
هومن برقنورد، بهنام تشکر، سیما تیرانداز، نگار عابدی، الناز حبیبی، جواد عزتی، محمدرضا شیرخانلو، یاس نوروزی، رونیکا محمدی، نصرت میرعظیمی، سیدرضا حسینی و نوید خداشناس دیگر بازیگران این سریال هستند.
در ادامه بازیگر نقش بهروز سریال «دودکش» با ما از حضورش در این سریال و اتفاقاتی که سال ۹۲ را با آنها شروع کرد میگوید.
شما قول داده بودید که سال ۹۲ حضور بیشتری در کارهای طنز داشته باشید. فکر میکنم «دودکش» سرآغازخوبی برای این اتفاق بود.
بله، من سال گذشته در سریالهای ملودرام زیادی حضور داشتم و دوست داشتم که در سال ۹۲ بیشتر در آثار طنز دیده شوم. خوشبختانه این اتفاق با یک سریال طنز قوی به نام «دودکش» آغاز شد و از جایی که من سرم برود قولم نمیرود، همانطور که دیدید با یک سریال طنز در سال جدید کارم را شروع کردم. خوشبختانه تیم خوبی برای ساخت «دودکش» دور هم جمع شدند. این سریالِ طنز پیژامهای نیست و بازیگران خوب تلویزیون و تئاتر دور هم جمع شدند. امیدوارم خاطره خوبی برای مردم باقی بماند البته چند اتفاق غافلگیر کننده دیگر هم امسال برای من افتاد که به مرور میگویم.
حضور در سریال «دودکش» چطور اتفاق افتاد؟
بجز «دودکش» پیشنهادی برای بازی در سریال آقای صمدی داشتم و سروش صحت هم برای بازی در سریال «پژمان» از من دعوت کرد. در نهایت با محمدحسین لطیفی قرارداد بستم و اگر این کار را نمیکردم قطعا سر کار سروش صحت حاضر میشدم، اما نمیشد از «دودکش» گذشت.
از طرفی دوست داشتم با صحت کار کنم، چرا که ورودم به حیطه طنز را مدیون پیمان قاسمخانی و صحت هستم. کار کردن با این دو نفر حالم را خوب میکند و نمیتوانستم این فرصت را از دست بدهم. با اینکه تصویربرداری این دو سریال همزمان بود، اما توانستم در هر دو مجموعه حضور داشته باشم.
فکر میکنم در حال حاضر بزرگترین مشکل سینما و تلویزیون ما نبود متنهای منسجم و قوی است و کم پیش میآید که کاراکترها شخصیتپردازی شده باشند. برای همین معمولا به نظر میرسد بازیگران خودشان را تکرار میکنند، در صورتی که مشکل از بازیگران نیست. بازیگران به دلیل نبود متن قوی و خوب مجبور هستند هر چه بیشتر از تواناییهایشان مایه بگذارند.
این مشکلی است که به نوعی دیگر میان منتقدان ما هم وجود دارد. فکر میکنم در کل شاید فقط ۱۰ منتقد خوب و تحصیلکرده وجود داشته باشد و اگر فردی کارگردان، نویسنده یا بازیگر نشده با خودش فکر میکند بهتر است که منتقد شود. معتقدم ما به شدت دچار فقر منتقد و نویسنده هستیم. خاطرم هست منتقدی بود که وقتی من دو بار جواب تلفنش را ندادم شروع کرد به بد نوشتن درباره من.
سر سریال «دختران حوا» درباره بازی من که قرار بود دو هفته دیگر در پخش شود نقد نوشته بود، آن هم بر مبنای تعریفی که از کس دیگری شنیده بود. برای همین است که میگویم کسانی مثل پیمان و محراب قاسمخانی، خشایار الوند، امید سهرابی، امیرمهدی ژوله و برزو نیکنژاد کم هستند. همیشه یکی از آرزوهای من این است که ای کاش مدارسی برای تربیت نویسندگان جدید وجود داشت و اینطور نمیشد که کسی بر حسب فریم عینکی که انتخاب میکند فکر کند منتقد است.
در شکلی دیگر، این اتفاق برای نویسندههای ما هم میافتد. برای همین است که وقتی متن برزو نیکنژاد به دستم رسید برای حضور در سریال «دودکش» بیشتر ترغیب شدم. تمام کاراکترها شخصیتپردازی شده بود و به تک تک شخصیتها به این جهت که چه ویژگیها و چه خصوصیات اخلاقی داشته باشند فکر شده بود.
در سریال «دودکش» بداههگویی هم میکردید؟
به نظر من بداههگویی توهین به نویسنده است. بداهه گویی توسط بازیگر یعنی ورود به حیطهای که در تخصص بازیگر نیست. این کار به این معنی است که متن دارای کاستیهایی است که بازیگر در حال پر کردن این جاهای خالی است. من در کل ۲۶ قسمت سریال «دودکش» فقط دو جمله را به متن اضافه کردم. کلمههای «سر خوردن» و «کندن» و اینها را با اجازه نویسنده و کارگردان به دیالوگهایم اضافه کردم. مثل حضورم در «شمس العماره» که با حرکت سر کارهایی انجام میدادم در سریال «دودکش» که برزو نیکنژاد برای متنش زحمت زیادی کشیده بود تکیه کلامهایی اضافه کردم.
به نظر میرسد در این سریال همه چیز در جای خودش قرار گرفته است. پیش بینی میکردید مجموعه «دودکش» به چنین موفقیتی دست پیدا کند؟
کارگردانهایی که اسمشان معتبر است هیچ وقت آن را خراب نخواهند کرد. کسی مثل محمد حسین لطیفی برای اینکه از اسمش دفاع کند به سراغ متن خوب میرود و فیلمنامه برزو نیکنژاد را برای ساخت انتخاب میکند. تکتک آدمهای پشت دوربین را از بهترینهای این حرفه انتخاب میکند، مثل ابراهیم غفوری مدیر تصویربرداری، امیر حاتمی صدابردار، امیر شیبان خاقانی تدوینگر، علیرضا علویان صداگذار، ایمان امیدواری طراح گریم و محسن نوروزی طراح صحنه و لباس و در نهایت به بازیگران میرسد.
فیلم ساختن یک کار گروهی است. وقتی یک سریال موفق میشود نمیتوانی بگویی فقط حاصل زحمت یک نفر است این کل تیم است که برنده شده است. متاسفانه برخی از دوستان به دلیل کمتجربگی در کار تصویر موفقیت این سریال را منوط به حضور خودشان دانستهاند. در صورتی که ساخت این سریال یک کار گروهی است. همه چیز در سریال «دودکش» درست در جای خودش قرار داشت با اینکه تهیه کننده ما جوان بود اما مثل یک آدم با تجربه با کار رفتار کرد و خوشبختانه سریال آبرومندی شد.
از ابتدا مشخص بود قرار است کنار چه بازیگرانی حضور داشته باشید؟
زمانی که زمزمه ساخت این سریال مطرح شد به جز هومن برقنورد صحبت حضور کس دیگری نبود. معتقدم این قصه برای برقنورد نوشته شده است و به ضرس قاطع میگویم کسی بجز او نمیتوانست نقش فیروز را بازی کند. شما نمیتوانید «دودکش» را بدون هومن برقنورد تصور کنید. بهنام تشکر از من کوچکتر است و ما از بچگی با هم همبازی بودیم. زمانی که او ۷ سالش بود و من ۹ ساله با هم ماشینبازی میکردیم و بعد به مرور که بزرگتر شدیم بهنام تئاتر را برای ادامه فعالیتش انتخاب کرد و من تصویر را. با اینکه من حضور مداومی در تئاتر نداشتم اما از مخاطبان همیشگی تئاتر هستم و سال گذشته دو اثر پر مخاطب تئاتر یعنی «کمی بالاتر» و «کلمه، سکوت، کلمه» را بازی کردم و برای بازی در نمایش «کمی بالاتر» کاندید دریافت جایزه شدم و با خودم عهد کردم یا در کاری حاضر نمیشوم یا اگر رفتم باید بهترین باشم.
ظاهرا قرار بود در سریال «ساخت ایران» هم کنار محمد حسین لطیفی باشید. چه شد که اتفاق نیفتاد؟
یکی از دلایلی که بازی در سریال «دودکش» را انتخاب کردم این بود که فکر کردم لطیفی ممکن است از من به خاطر حضور نداشتن در سریال «ساخت ایران» دلخور باشد، چرا که در حین تصویربرداری سریال «دختران حوا» و زمانی که این سریال مدتی متوقف شده بود قرار بود برای بازی در سریال «ساخت ایران» به خارج از کشور بروم که متاسفانه در فرودگاه به من گفتند اگر بروی ممنوع الفعالیت میشوی. مجبور شدم در مدت توقف سریال یک ماه و نیم در و دیوار خانه را نگاه کنم و حرص بخورم. دلم نمیخواست بعد از ۱۷ سال دوستی با لطیفی شانس بودن در سریال «دودکش» را از دست بدهم.
برگردیم به سریال «دودکش»، از ابتدا برای بازی در نقش بهروز انتخاب شدید؟
آقای لطیفی به من گفت میتوانی از میان شخصیتهایی که در قصه هست نقشی را انتخاب کنی، به غیر از نقش فیروز که برای هومن برقنورد در نظر گرفته شده بود. احساس کردم سایر نقشها برای من به جهت جای بازی کم است. در بسیاری از آثاری که در آنها حضور داشتم تقریبا برای نقشهای یک و محوری آنها انتخاب شدم. در نهایت برزو نیکنژاد و محمد حسین لطیفی من را مجاب کردند که میتوانم از پس یکی از این نقشها بر بیایم. من بهروز را انتخاب کردم و به دوستانم اعتماد کردم. علاوه بر آن کمی هم از فضای کار میترسیدم، چرا که من تا پیش از این در آثاری حضور داشتم که به لحاظ جغرافیایی شیک بودند مثل «شمس العماره» یا «سه، پنج، دو،» و… و یکباره وارد محیطی میشدم که برایم کمی ناشناخته بود، اما هدایت لطیفی، متن نیکنژاد و گریم ایمان امیدواری من را به نقش نزدیک کرد.
چه چیزهایی در شخصیت بهروز برای شما جذاب بود؟
در مورد شخصیت بهروز با آقای لطیفی و آقای نیکنژاد زیاد صحبت کردم. بهروز شخصیتی است که پدر و مادر ندارد و فیروز تنها تکیهگاهش است. او آدمی کمتوقع و ساده است و البته عاشقپیشه که یکی از آزوهایش در زندگی این است که شوهر خوبی باشد. تعداد آدمهایی مثل بهروز در جامعه ما بسیار کم هستند. من بهروز را آدم مهربان و سادهای دیدم که اشتباهاتی هم که مرتکب میشود تعمدی نیست.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
در حال حاضر پنج پیشنهاد بازی در تئاتر و دو پیشنهاد بازی در فیلم سینمایی دارم. در دو تا از این نمایشها سیما تیرانداز به عنوان پارتنر من حضور دارد. آدم خوش شانسی هستم که از مدت آغاز فعالیتم با کارگردانهای خوبی کار کردم. معتقدم اگر به عنوان بازیگر هول نشوی و صبور باشی تا نقشی که مناسبت است پیشنهاد شود قطعا اتفاقهای بهتری در روند فعالیت میافتد. با کارگردانهای کاربلد زیادی مثل مسعود کیمیایی، حمید نعمتالله، سامان مقدم، حسین سهیلیزاده، علیرضا امینی، فرزاد موتمن، مهدی کرمپور و… کار کردم، اما بدم نمیآید با کارگردانهای جوانتر هم تجربه همکاری داشته باشم. منتظرم که بهمن فرمان آرا کاری شروع کند و من خودم را به کارش تحمیل کنم. من معتقدم که هر چه بخواهم میشود و خدا را شکر که تا به امروز این اتفاق افتاده است.
از فیلمهایی توقیفیتان چه خبر؟
فیلم «فقط چشمهاتو ببند» در برزیل نمایش داده شد وبه قول معروف آنجا را منفجر کرد و کلی سرو صدا به پا شد، اما این فیلم هنوز در کشور خودم اکران نشده است. سه قسمت در سریال «قهوه تلخ» در نقش پسر جهانگیر شاه بازی کردم که سیدی فیلم با عکس من به شبکه نمایش خانگی آمد، اما دلم میسوزد که قسمتهایی که من بازی کردم حذف شد و فیلمهایی مثل «خاطره آن شب بارانی» که همگی از آثار خوب سینمایی است که هیچ وقت دیده نشدهاند. تعداد آثار توقیفی من بیشتر از آثاری است که در آنها بازی کردهام. امیدوارم که این فیلمها رفع توقیف شوند و روزی مردم بتوانند آنها را ببینند.
نمیخواهید به اتفاقهای غافلگیرکنندهای که در ابتدای مصاحبه گفتید اشاره کنید؟
اول اینکه آقای لطیفی سر سریال «دودکش» و سال نو به من گفت یک عیدی برایت دارم و لطف کرد در یک قسمت از سریال «دودکش» در یک صحنه به جای راننده تاکسی در کنار من بازی کرد. من در سریال «پژمان» نقش خودم را بازی کردم و برای اولین بار همزمان در دو سریال حضور دارم. با گریم بهروز سریال «دودکش» سر سریال «پژمان» رفتم و لطیفی هم بخاطر من پذیرفت که در «پژمان» حضور داشته باشد. همه میدانند که لطیفی چقدر من را دوست دارد، البته این علاقه دو طرفه است. برقنورد و تشکر هم به خاطر من در سریال «پژمان» بازی کردند که از آنها ممنونم.
تصاویر امیر حسین رستمی
تصاویر امیر حسین رستمی
تصاویر امیر حسین رستمی
تصاویر امیر حسین رستمی
تصاویر امیر حسین رستمی
منبع:ariapix.net
از بازیگران بیشتر بدانید