عاطفه رضوی زاده ی ۱۳۴۷ در تهران میباشد
عاطفه رضوی
زمینه فعالیت : سینما و تلویزیون و تئاتر
تولد : ۱۵ اسفند ۱۳۴۷
ملیت : ایران
پیشه : بازیگر و چهرهپرداز
سالهای فعالیت : ۱۳۶۵-تاکنون
همسر(ها) : مهرداد شکرابی (سابق)-حسین پاکدل
عاطفه رضوی بازیگر و چهرهپرداز ایرانی است.
زندگینامه عاطفه رضوی
عاطفه رضوی در سال ۱۳۴۷ در تهران متولد شد. او درسال ۱۳۶۳ در دورهٔ دبیرستان موفق به کسب رتبهٔ اول در اجرای نمایش شد و به دنبال آن توسط آموزش و پرورش ناحیه به وزارت ارشاد معرفی گردید. او دوره دو سالهٔ تئاتر را در تالار محراب گذراند و سال ۱۳۶۵ به عنوان هنرجوی گریم زیر نظر عبدالله اسکندری شروع به کار نمود.
۱۷ ساله بود که نخستین نقش خود را در فیلم «آن سوی آتش» با کارگردانی کیانوش عیاری بازی کرد. در دهه ۷۰ خورشیدی، بازیگری شد که بسیاری خواستار همکاری با او بودند. به گفته فریدون جیرانی، آن سالها در بیشتر دفترهای فیلمسازی، نام او برده میشد که البته به همه پیشنهادها پاسخ مثبت نمیداد.
کارنامه عاطفه رضوی در آن سالها فهرست نه چندان بلند از فیلمهایی است که بیشترشان کارگردانان مطرحی داشتند. «آن سوی آتش»، «زیر بامهای شهر»، «نرگس»، «یک مرد یک خرس»، «زینت»، «نجات یافتگان»، «سفر به چزابه» و «بانوی اردیبهشت» از جمله آثار شناخته شده این بازیگر به شمار میآیند.
در دهه ۸۰ خورشیدی این بازیگر کمتر بر پرده سینما ظاهر شد و به جایش در چند سریال تلویزیونی از جمله «کاکتوس» و «همسایهها» بازی کرد. او اما در صفحه تلویزیون هم دوام نیاورد و بعد از چند مجموعه، از نظرها غایب شد.
بعد از مدتی غیبت، عاطفه رضوی روی صحنه تئاتر ظاهر شد و در دو نمایش «رقص زمین» و «حضرت والا» بازی کرد که کارگردانش همسر او (حسین پاکدل) بود.
عاطفه رضوی در سن ۱۷ نخستین نقش خود را در فیلم «آن سوی آتش» بازی کرد
کارنامه ی عاطفه رضوی
طراح چهرهپردازی
۱ - آدمکش (۱۳۸۸)
۲ - حریم (۱۳۸۷)
۳ - رئیس (۱۳۸۵)
۴ - تله (۱۳۸۴)
۵ - حکم (۱۳۸۴)
۶ - قتل آنلاین (۱۳۸۴)
۷ - برگ برنده (۱۳۸۲)
۸ - مزاحم (۱۳۸۰)
۹ - هفت ترانه (۱۳۸۰)
۱۰ - بوی کافور، عطر یاس (۱۳۷۸)
۱۱ - شهر زنان (۱۳۷۷)
۱۲ - روزی که هوا ایستاد (۱۳۷۶)
۱۳ - ساغر (۱۳۷۶)
چهرهپردازی
۱ - کتونی سفید (۱۳۸۶)
۲ - برگ برنده (۱۳۸۲)
۳ - مزاحم (۱۳۸۰)
۴ - هفت ترانه (۱۳۸۰)
۵ - آب و آتش (۱۳۷۹)
۶ - بوی کافور، عطر یاس (۱۳۷۸)
۷ - داستانهای جزیره (اپیزود اول، دختردایی گمشده) (۱۳۷۷)
۸ - ساغر (۱۳۷۶)
۹ - عشق گمشده (۱۳۷۵)
۱۰ - مرد آفتابی (۱۳۷۴)
۱۱ - روزهای خوب زندگی (۱۳۷۳)
۱۲ - کیمیا (۱۳۷۳)
۱۳ - روز فرشته (۱۳۷۲)
۱۴ - یک مرد یک خرس (۱۳۷۱)
۱۵ - خانه خلوت (۱۳۷۰)
۱۶ - راز چشمه سرخ (۱۳۷۰)
۱۷ - شبهای زاینده رود (۱۳۶۹)
۱۸ - عروس (۱۳۶۹)
۱۹ - دزد عروسکها (۱۳۶۸)
۲۰ - مادر (۱۳۶۸)
۲۱ - روز باشکوه (۱۳۶۷)
۲۲ - زرد قناری (۱۳۶۷)
۲۳ - سالهای خاکستری (۱۳۶۷)
۲۴ - خانهٔ مثل شهر (۱۳۶۶)
۲۵ - ردپایی بر شن (۱۳۶۶)
بازیگری
۱ - قصه ها (۱۳۹۰)
۲ - رقص شیطان (۱۳۷۹)
۳ - افسانه پوپک طلائی (۱۳۷۷)
۴ - قصه های کیش(اپیزود اول، کشتی یونانی) (۱۳۷۷)
۵ - بانوی اردیبهشت (۱۳۷۶)
۶ - چهره (۱۳۷۴)
۷ - سفر به چزابه (۱۳۷۴)
۸ - نجات یافتگان (۱۳۷۴)
۹ - زینت (۱۳۷۲)
۱۰ - یک مرد یک خرس (۱۳۷۱)
۱۱ - نرگس (۱۳۷۰)
۱۲ - زیر بامهای شهر (۱۳۶۸)
۱۳ - آن سوی آتش (۱۳۶۶)
تصاویر عاطفه رضوی
عاطفه رضوی با همسر و دخترش
تصاویر عاطفه رضوی
عاطفه رضوی و دخترش
عاطفه رضوی و همسرش حسین پاکدل
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
منابع
wikipedia.org
cinetmag.com
از بازیگران بیشتر بدانید
داریوش اسدزاده در ۱ آذر ۱۳۰۲ در کرمانشاه به دنیا آمد
داریوش اسدزاده (زاده ۱ آذر ۱۳۰۲، کرمانشاه -) بازیگر تئاتر، فیلم و سریال ایرانی میباشد. وی از حدود ۲۰ سالگی اقدام به ورود به عرصه بازیگری نمود و سرشناسترین اثر نمایشی وی را میتوان مجموعه تلویزیونی خانه سبز دانست. وی در حال حاضر در حال نوشتن کتابی میباشد.
زندگی نامه داریوش اسدزاده
داریوش اسدزاده در ۱ آذر ۱۳۰۲ در کرمانشاه به دنیا آمد. پدرش ارتشی بود و زادهٔ تهران و ساکن و بزرگ شده خیابان ری. او فرزند اول خانواده و دارای یک خواهر و یک برادر است. او تا پنج سالگی به همراه خانواده، در کرمانشاه زندگی کرد و در سال ۱۳۰۷ همراه با خانواده به تهران مراجعت کرده و دورههای تحصیلی از ابتدایی تا دانشگاه را در تهران سپری کرد.
داریوش اسدزاده از ابتدا به کارهای هنری علاقه زیادی داشت، در کودکی به همراه پدرش به دیدن تئاتر میرفت. هرهفته درسش را بخوبی میخواند تا پدرش برای تشویقش، او را به دیدن تئاتر ببرد بعدها که بزرگتر شد عاشق هنر شد. در جوانی ویلون مینواخت و طبع شعر هم داشت. نگاه بد مردم آن زمان به هنر، مانع نشد تا او از عشق به هنر خود دست بردارد. او پس از پایان دوره دبیرستان همزمان با کار در وزارت دارایی به تحصیل در دبیرستان هنرپیشگی پرداخت. او از همان ابتدا کار هنری خود را جدی گرفت و با توجه به اینکه کارمند دولت بود و پست و مقامهای مهمی را برعهده داشت در آخر به علت ترافیک در کار هنری، تقاضای بازنشستگی خود را در سال ۱۳۴۸ داد و پس از آن به کار هنری که به آن علاقه داشت پرداخت.
او از سال ۱۳۲۱ کار در تئاتر را با بازیگری کارگردانی و نویسندگی در تئاتر نصر و دهقان (لاله زار) شروع کرد و اولین بازی حرفهای را با نمایشی به نام لیلی و مجنون کمدی که فکری کارگردان آن بود شروع کرد. تئاتر تهران اولین جایی بود که در آن بازی کرد. این تئاتر اولین مکان ثابت و دائمی بود که در ایران برای تئاتر کلاسیک ساخته شده بود.
پس از آن در سال ۱۳۲۸ کار در سینما را با فیلم همسر مزاحم شروع کرد. داریوش اسدزاده همچنین در سال ۱۳۳۵ از طرف اداره کل هنرهای زیبای ایران برای بزرگترین فستیوال بینالمللی تئاتر عازم فرانسه شهر پاریس شد و به مدت سه ماه به تحقیق مطالعه پرداخت. پس از بازگشت او به ایران از طرف رادیوی ملی دعوت بکار شد. از آنجایی که او به تئاتر علاقهٔ زیادی داشت به نویسندگی و کارگردانی نمایشنامههایی چون: ازدواج فوری، سه زندانی، هنرپیشه، پرواز دخترها، میشل استراگف و مسیو ژوزف و... که تعداد آنها به ۲۰ نمایشنامه میرسد وایفای نقش در ۲۰۰ نمایشنامه پرداخت.
داریوش اسدزاده در بازدیدی که هنرمندان آمریکایی از تئاترهای ایران داشتند هنر او (کارگردانی، نویسندگی، و بازیگری) در دید آنها منحصر به فرد آمد و در سال ۱۳۴۶ به دعوت یک کمپانی فیلم سازی کشور آمریکا در شهر مینیاپولیس رهسپار آمریکا شد و در فیلم (در آمریکا اتفاق افتاد) که مضمون پلیسی داشت و تهیه کنندگی آنرا (کرول کتلسون) برعهده داشت و داریوش اسدزاده در آنجا به نویسندگی و ایفای نقش پرداخت و در همان سالها این فیلم در ایران به اکران عمومی درآمد. شایان به ذکر است که او جوایز متعددی را به خود اختصاص داد که میتوان جایزه دریافتی از پروفسور دیویدسن که استاد تئاتر در آمریکا بود و به دعوت وزارت فرهنگ و هنر و دانشگاه تهران به ایران آمده بود و بواسطهٔ نقشی که داریوش اسدزاده در تئاتری به نام شهر ما بازی کرد و جایزه را بدست آورد.
داریوش اسدزاده در سال ۱۳۵۱ به عضویت هیئت مدیرهٔ سندیکای سینمای ایران درآمد. در سال ۱۳۵۵ به تشویق پروفسور دیویدسن جهت مطالعه و پژوهش در امور تئاتر به آمریکا رهسپار شد و در سال ۱۳۶۵ به ایران بازگشت و در عرصهٔ بازیگری در تئاتر و سینما به ایفای نقش پرداخت. او در سال ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ به ریاست انجمن بازیگران ایران منصوب شد و همچنین به مدت پنج دوره عضویت داوران خانهٔ سینما را بر عهده داشت. نگارش در زمینهٔ تاریخ تئاتر از جمله فعالیتهای مورد علاقهٔ او بوده که میتوان به کتابهای سیری در تاریخ تئاتر ایران و خواندنیهای تاریخی (برگهای خواندنی) اشاره کرد کتاب دیگری که در دست نگارش دارد، تاریخ تئاتر ایران از لاله زار تا شانزلیزه نام دارد. او همچنین جوایز و تقدیرنامههای فراوانی را از دولت مردان، استادان و صاحب نظران دریافت نموده است. او دارای دکتری درجهٔ یک هنری از طرف وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی نیز میباشد.
داریوش اسدزاده در سال ۱۳۹۱ مدرک درجه یک هنری را از وزارت فرهنگ وارشاد دریافت نمود
مخالفت خانواده داریوش اسد زاده برای بازیگر شدنش
داریوش اسدزاده برای فعالیت در عرصههای هنری مشوقی نداشت. هر چه بود علاقه و پشتکار خودش بود. البته بعدها که بیشتر روی صحنه رفت، تشویق مردم و دستزدنها و حمایتهایشان، تنها و بهترین مشوق او بود.
پدرش که خود او را با هنر نمایش آشنا کرده بود به شدت با کار هنری مخالف بود واز او توقع داشت تا صاحب مقام و منصب شود وقتی متوجه شد که او مشغول کاری هنری است اورا از خانه بیرون کرد. بعد از یک ماه با وساطت اقوام به خانه برگشت اما پدرش همچنان با او قهر بود و تا ۸–۷ ماه با او حرف نمیزد.
او چون از مخالفت پدرش مطلع بود در خفا و دور از چشم او وارد این کار شد. یعنی بعد از اتمام دوره دبیرستان وارد هنرستان هنرپیشگی شد که تازه تأسیس شده بود و همزمان برای خاطرجمعی پدرش به دانشگاه هم رفت. پدرش تازه بعد از دومین یا سومین اجرای او که یک اجرای رادیویی بود متوجه کارش شد. اما بعدها وقتی پدرش پیشرفت او را در این عرصه دید اورا همراهی میکرد.
دریافت مدرک درجه یک هنری داریوش اسدزاده
داریوش اسدزاده در سال ۱۳۹۱ مدرک درجه یک هنری را از سوی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی دریافت نمود. او همچنین مدرک دکتری هنری و معماری در رشته هنر حرفهای (ادبیات هنر) را از دانشگاه تهران دریافت نمود.
داریوش اسدزاده در سال ۱۳۲۸ کار در سینما را با فیلم همسر مزاحم شروع کرد
مصاحبه با داریوش اسدزاده
داریوش اسدزاده - نویسنده و هنرمند سینما، تلویزیون و تئاتر - ابتدا از یک عشق میگوید؛ آن هم عشق به هنرپیشگی و هنرمندی.
او میگوید: آنهایی که عاشقند از زندگیشان میگذرند. این کار هم خیلی ناراحتی دارد؛ هنرپیشگی و هنرمندی را میگوید. اگر وارد این کار میشوی باید عاشقش باشی، باید مطالعه کنی، باید مرتب مطالعه کنی، باید مرتب فیلم ببینی. این کار درآمدی ندارد، فقط عشق است.
داریوش اسدزاده در ادامه میگوید: من همیشه پند و اندرز خودم را به بچهها میگویم. خیلیها برای چهره شدن میآیند. اگر برای چهره شدن میآیی دیگر هنرمند نیستی. باید سواد داشته باشید. من تا الان سه کتابخانه داشتم که همگی را فروختم و الان یکی دیگر دارم که از آن استفاده میکنم. «تاریخ ایران» را میخوانم تاریخ خارج را میخوانم، سعدی را میخوانم، تا بتوانم اطلاعاتم کامل شود. چون نویسنده با خواندن است که نویسنده میشود.
وی همچنان تاکید میکند: مطالعهی زیاد، فرد را نویسنده میکند، وگرنه هر کسی که از راه آمد نویسنده نمیشود. یا آدم، مادرزاد که نویسنده نمیشود.
داریوش اسدزاده از حدود ۲۰ سالگی پا به عرصه بازیگری نهاد
* داریوش اسدزاده چگونه وارد عرصه بازیگری شد؟
این هنرمند میگوید: برخلاف میل پدرم وارد عرصه هنرپیشگی شدم. در شباب زندگی و نوجوانی آن زمانی که پدر زنده بود و من را به تعزیه و سیاهبازی میبرد، خیلی علاقهمند به سیاهبازی شدم. پدرم میگفت اگر درسهایت را خوب بخوانی سیاه بازی میبرمت. ما هم به هوای آن درسمان را خوب میخواندیم؛ البته جایی نبود، یک محلی بود روبروی پامنار و یک تئاتری بود به نام تئاتر سعادت، آنجا میرفتیم و کم کم علاقهمند به این کار شدیم. همچنین در عروسیهایی که سیاهبازها می آمدند و کارهای نمایشی انجام میدادند. در سال 1319 برخلاف میل پدرم وارد عرصه هنرپیشگی شدم. بعد از سه سال که دوره دیدم دیگر یک هنرپیشه و هنرمند شده بودم و وارد تماشاخانه تهران شدم که البته در کتاب آخر که نوشتم همه را شرح دادهام. کار را ادامه دادیم، کمی پخته شدیم و بعد نویسنده و کارگردان شدیم. نقش اول تئاتر شدیم. از سال 1327 هم وارد سینما شدم. در سال 1335 بود که به جشنواره تئاتر پاریس از طرف اداره هنرهای ملی رفتم. به هر ترتیب دوران را اینطور گذراندیم.
* داریوش اسدزاده هنوز خسته نیست
اسدزاده با وجود اینکه 92 سال از خداوند عمر گرفته است از کارش احساس خستگی نمیکند و میگوید: هر کاری که عاشقش باشید، عشق داشته باشید، مثلا موزیسین باشید، نویسنده باشید یا بازیگر باشید وقتی عاشق باشید هیچ وقت خسته نمیشوید. حتی اگر 48 ساعت هم کار کنید. وقتی وارد کار اداری شده بودم وقتی دو ساعت پشت میز می نشستم فرار میکردم. اما در سینما این تجربه را داشتم که 48 ساعت بیخوابی بکشم، وقتی آدم عاشق باشد خیلی چیزها را تحمل میکند.
داریوش اسدزاده میگوید: من هنوز هم در سن 92 سالگی عاشقانه به کار ادامه میدهم. این کار بدون عاشقی ممکن نیست. من چندین دهه را پشت سرگذاشتم اما هنوز هم عاشق و علاقهمند این کار هستم.
* هر چه آمدیم جلوتر عقب رفتیم!
وقتی از او می پرسیم چرا سریالهای قدیمی حس خوبی داشتند؟ پاسخ میدهد: بشر رو به تکامل است؛ یعنی هر چه جلوتر میآید باید پیشرفت کند. در هر فنی، در هر حرفهای و در هر شغلی. اگر این کار را نکند عقب میماند. اما الان هر چه آمدیم جلوتر، عقب رفتیم و نتوانستیم جلو برویم.
داریوش اسدزاده از ابتدا به کارهای هنری علاقه زیادی داشت و در کودکی همیشه به دیدن تئاتر میرفت
* از وضعیت سریالها و فیلمهایمان متأسف میشویم
داریوش اسدزاده اظهار میکند: وضعیت سریالها و فیلمهایمان را که میبینیم، متأسف میشویم؛ البته میگوییم که خیلی خوب شده، ولی دروغ میگوییم. نمیخواهیم قبول کنیم کارها خوب پیش نمیرود؛ البته فیلمهای خوبی هم داریم. در سال، 100 فیلم ساخته میشود اما وقتی شما آنها را نگاه میکنی شش - هفت فیلم قابل نمره دادن است.
داریوش اسدزاده بازیگر پیشکسوت میگوید: آدم بعضی فیلمها را وقتی نگاه میکند، یاد فیلم «دختر لر» در سال 1312 میافتد. متأسفانه الان خیلی از کارها از نظر سوژه، داستان و کارگردانی ضعیف است.
* «سمندون»؛ اولین کار داریوش اسدزاده بعد از انقلاب
این هنرمند با اشاره به اینکه کارهای زیادی قبل و بعد از انقلاب داشته است، میگوید: قبل از انقلاب در 100 فیلم بازی کردم. بعد از انقلاب هم در 100 فیلم بازی کردم، تئاتر بازی کردم و نویسندگی کردم. بعد از انقلاب هم خیلی کارها داشتم. بعد از انقلاب وقتی که آمدم اولین کارم «سمندون» بود و بعد «خانه سبز» و «همه فرزندان من» بود.
* خاطرات اسدزاده از زندهیادان خیرآبادی و شکیبایی
اسدزاده به ارتباط خانوادگی و صمیمیاش با خسرو شکیبایی اشاره میکند و با بیان خاطرهای از او، توضیح میدهد: با آقای خسرو شکیبایی خیلی صمیمی بودم، رفت و آمد داشتیم، به خانه ما میآمد و با خانوادهاش - پسر و همسرش - آشنا بودم. با خانم خیرآبادی هم که از سال 1326 در تئاتر کار میکردیم، صمیمی بودیم. انسان شاد و گرمی بود و تقریبا یک فامیل بودیم و این صمیمیت بود که کار را گرم میکرد. این صمیمیت است که الان تصنعی است و نیست. دیگر آن صمیمیت را نداریم. به داستانهایی که میتوانستیم آن زمان بپردازیم دیگر نیست. اگر هم باشد خیلی کم است. اینهایی که من میبینم کارهای قشنگی نیست.
داریوش اسدزاده تاکنون برای حفظ سلامتی و شادابیاش ورزش کردن را فراموش نکرده است
* کارهای قدیم خیلی بهتر از الان بود
وقتی از او میپرسیم آخرین سریال خوبی که دیدید چه بود؟ میگوید: کارهای خوبی که دیده باشم درست یادم نمیآید. ذهنم به یغما رفته است، این طبیعت خیلی ظالم است. اما خوب کارهای خوب هم داشتهایم. «خانه پدری» بد نبود. بنابراین کارهای قدیم خیلی بهتر از الان بود. اما الان چیزی که بتوانم بگویم ندارم.
* نپرسید! من نمیتوانم چیزی بگویم
وقتی از داریوش اسدزاده میپرسیم چرا هنرپیشههای الان چهرهشان را دست کاری میکنند؟ میگوید: نپرسید! من بعضی وقتها متأسف میشوم که بعضیها فقط برای چهره آمدهاند و عاشق نیستند. من نمیتوانم چیزی بگویم چون همه آنها را دوست دارم. من همیشه میگویم بچهها بروید مطالعه کنید. بروید بخوانید. هر چه بخوانید در کار واردتر و عمیقتر میشوید. نگاه کنید، اینطور نیست که فقط جلوی دوربین بروید، دو کلمه بگویید و بیرون بیایید. یک بازیگر خیلی کار دارد. برای چه میگویند اولین شغل دنیا کار بازیگری است. برای اینکه حرف زیادی در آن است هر چه بگویم کم گفتم. اما حالا شده یک چیز کوچه بازاری. شاید من تاکنون هفت، هشت هزار جلد کتاب خواندم و الان هم میخوانم. به هر جهت باید به این جوانان بگوییم از توی کوچه خیابان میروی، بازیگر میشوی، آخر سوادت چیست، چه خواندهای؟
* نقشهای منفی اصلا به من نمیخورد
وقتی از داریوش اسدزاده می پرسیم کدام یک از نقشهایی را که تاکنون ایفا کرده است، دوست دارد، می گوید: نقش های منفی اصلا به من نمیخورد، در یکی از سریالها ابتدا نقشم کمی منفی بود، یکی از مخاطبان در خیابان من را دیده بود و میگفت شما چرا نقش منفی بازی کردید، اصلا به شما نمیآید. من هم گفتم آخر داستان هنوز نرسیده و نقش من کاملا منفی نیست. اما به هر ترتیب به چهرهام نقش منفی نمیآید.
* تعدد شبکهها را نمیپسندم
داریوش اسدزاده دربارهی تعدد شبکههای تلویزیونی میگوید: تعدد شبکهها را نمیپسندم، کار قشنگی نیست. مردم را گم میکند، گیج میکند، 25 تا شبکه است! برای چه، چرا؟ مگر مردم چه میخواهند، نمیدانم به هر حال عقیده و سیاست است. من وارد سیاست نمیشوم. اما به نظر من کار قشنگی نیست.
داریوش اسدزاده در جوانی ویلون مینواخت و طبع شعر هم داشت
* تصمیم گرفتم دیگر کار نکنم
وقتی از داریوش اسدزاده میپرسیم اگر کاری از طرف تلویزیون پیشنهاد شود کار میکنید؟ کمی گلهمند میشود و میگوید: تصمیم گرفتم دیگر کار نکنم. چون پول نمیدهند، من همیشه طلبکارم. از سینما طلبکارم، از تلویزیون هم طلبکارم. اصلا سابقه نداشته به این وضع گرفتار شوم. تئاتر که کار میکردیم شب به شب پولمان را میگرفتیم. کارها که دولتی نبود. خصوصی بود. یک شخصی میآمد یک تشکیلاتی را درست میکرد، پول ما را هم مثل اداره، هفته به هفته ماه به ماه میداد. وقتی دولتی شد به این شکل درآمد. هیچ کاری را ترجیح نمیدهم. تنمان سالم است اما نمیتوانیم که کار مجانی انجام بدهیم. خیلیها الان هستند برای اینکه چهره شوند دوست دارند مجانی کار کنند. بروند با همانها کار کنند.
* ورزشکار بودم اما دیگر نمیتوانم ورزش نمیکنم
داریوش اسدزاده به هنرمندی شهرت دارد که تاکنون برای حفظ سلامتی و شادابیاش ورزش کردن را فراموش نکرده است. وقتی از او میپرسیم راز سلامتی و شادابی شما چیست؟ در پاسخ میگوید: دیگر نمیتوانم ورزش کنم. من بهترین فوتبالیست و والیبالیست بودم، در آن دوران مسابقاتی که شرکت میکردم، کسی در دویدن به پای من نمیرسید، برنده دو بودم، خب ما خودمان را سالم نگه داشتیم. اینطوری است. در دو یا فوتبال در شهباز ورزشکار شماره 3 بازی میکردیم. آن موقع خاکی بود و شن. آنجا ورزش میکردیم، زمین میخوردیم تمام پاهای من زخم بود. آن موقع که ما ورزش میکردیم ورزش به این شکل نبود. خدا بیامرزد مادرم را. همیشه یا شلوارم پاره شده بود یا کفشهایم. در امجدیه که الان شهید شیرودی است، جزو ورزشکاران بودم و کسی در دوی صد متر به من نمیرسید. الان به این روز افتادیم، روزگار این است دیگر.
داریوش اسدزاده در ادامه میگوید: ما همش خواندیم، نوشتیم، تئاتر و سینما درجه هنری وزارت ارشاد به من داده. دانشگاه رفتم. خب که چی؟ هیچی؟ اما اگر من عاشق این کارم نبودم الان وزیر دارایی بودم. پشیمان نیستم چون عاشق کارم بودم. هنرپیشههای خوب ما که الان کار میکنند چه در تئاتر چه در سینما چه ترفیعی دارند جز اینکه یک مجسمه به اسم حلبی به قول اکبر عبدی مجسمه گچی، دریافت کنند. حداکثرش و نهایت افتخار این است.
* افتخارات زیادی داشتم
داریوش اسدزاده با اشاره به افتخاراتی که تاکنون دریافت کرده است، میگوید: شما کتابخانه من را ببینید چه قدر افتخارات دارم. از وزیر گرفته تا معاونان. آیا یک قران بابت اینها به ما میدهند. ما هم زندگی باید کنیم. نمیشود خیلی چیزها را گفت. دوره الان خیلی بهتر از قدیم شده. آنقدری که الان تشویق میکنند و جایزه میدهند قبلا نبود ولی آن چیزی که باید و شاید نیست.
* کتابهای اسدزاده از زبان خودش
اسدزاده این روزها مینویسد. او پیش از این تالیفاتی هم داشته است.
این نویسنده دربارهی کتابهایی که تاکنون نوشته است، میگوید: کتابی راجع به تئاتر نوشتم با عنوان «سیری در تاریخ تئاتر ایران از قبل از اسلام تا 57»؛ کتاب دیگری نوشتم با عنوان گزیدههایی از تاریخ ایران. کتاب سومم هم با عنوان «تماشاخانه تهران» است که حدود سه سال نگارش و تحقیقات آن طول کشیده و با همکاری دوستان خوبم، غلامحسین دولت آبادی، اعظم کیان افراز و سیدمهدی واقفی به نتیجه رسید. این کتاب درباره تماشاخانهای است که برای اولین بار در ایران احداث شد و اجرای دائمی تئاتر در ایران را بنا گذاشت که در سالهای پیش از آن وجود نداشت و تئاترها را به صورت خیریه اجرا میَکردند. این روند با تلاش سید علی خان نصر آغاز شد. تجربیات و نگاه خودم را به عنوان بازیگر و کارگردان در سالهای 1320 در این کتاب ارائه کردهام این کتاب حاوی عکسهایی قدیمی متعلق به آن دوران هم هست که فکر میکنم برای مخاطب پیگیر قابل توجه باشد.
* «تهران قدیم» را مینویسم
داریوش اسدزاده می گوید: «تهران قدیم» هم چهارمین کتابی است که تازه شروع کردم بنویسم که دو سه سال طول می کشد. و اکنون در حال چاپ کتابی به نام «تماشاخانه تهران» هستم که سالها شاهد بودهام روایت کنم.
او در ادامهی گفت و گوی خود به کسانی که دنبال هنرپیشگی هستند، میگوید: به بچههایی که عشاق سینه چاک هستند توصیهام این است این کار ما بدبختی دارد، این کار ما پول ندارد، این کار ما عشق است، اگر عشق دارند بیایند. اگر نیستند نیایند و عمرشان را تلف نکنند. چهره شدن زندگی نیست، چهره شدن معنا ندارد. باید مطالعه بکنی، گرسنگی بکشی، در اجتماع برخیها مخالفت باشند این چیزهاست. اگر خوب بود بچههایم که خیلی هم عاشق این کار بودند، وارد بازیگری میکردم. خیلی از بازیگران هستند که بچههایشان را وارد کار کردند که من مخالفم.
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
منابع:
wikipedia.org
isna.ir
از بازیگران بیشتر بدانید
ماهایا پطروسیان زادهٔ ۱۳ دی ۱۳۴۸ در تهران می باشد
ماهایا پطروسیان
زمینه فعالیت : سینما و تلویزیون
تولد : ۱۳ دی ۱۳۴۸
۳ ژانویهٔ : ۱۹۷۰ (۴۵ سال)
تهران : ایران
ملیت : ایرانی
پیشه : هنرپیشه
زندگینامه ماهایا پطروسیان
ماهایا پطروسیان (زادهٔ ۱۳ دی ۱۳۴۸ در تهران) هنرپیشه سینما و تئاتر اهل ایران است.
ماهایا پطروسیان از دانشکدهٔ هنرهای زیبا در رشتهٔ تئاتر فارغالتحصیل شد. با بازی در فیلم عشق و مرگ به کارگردانی محمدرضا اعلامی پا به عرصهٔ سینما گذاشت و با بازیگری در فیلمهای پردهٔ آخر، دیگه چه خبر، نابخشوده، و کمکم کن، در سینمای امروز ایران مشهور شد.
ماهایا پطروسیان در پی ازدواج با مردی مسلمان، تغییر دین داد و مسلمان شد؛ ولی به گفتهٔ خودش همچنان به هر دو دین اسلام و مسیحیت عشق میورزد.
قسمتی از گفتگو با ماهایا پطروسیان
ماهایا پطروسیان را همه میشناسند. بازیگری که نخستین بازیگر زن نقشهای کمدی شناخته میشود و با آمدنش تعریف جدید از بازی کمدی را ارائه داد. گرچه این روزها کمتر روی پرده نقرهای دیده میشود اما نمیتوان این موضوع را انکار کرد که او شناخته شدهترین بازیگر زن ایرانی است که در ژانر کمدی بازی میکند. با توجه به این موضوع که این روزها تعداد فیلمهای کمدی رو به افزایش است و استقبال خوبی نیز از آنها شده است، بسیاری از علاقهمندان به بازیگری تمایل دارند نقشهای طنز بازی کنند. ماهایا پطروسیان به این گروه توصیه میکند، سخت تلاش کنند و سعی کنند تا انتخاب خوبی داشته باشند و تن به بازی در هر فیلم کمدی را ندهند که تاریخچه یک بازیگر از تعداد فیلمهایی که بازی کرده، مهمتر است.
داستان بازیگرشدن ماهایا پطروسیان
من به همه علاقهمندان توصیه میکنم که به دانشگاه بروند و رشته هنر بخوانند. اگر هم به کارشان مطمئن نیستند حتما به یکی از کلاسهای بازیگری بروند. کلاسهای بازیگری راه ورود به سینما نیست بلکه محک زدن استعداد، پشتکار و اراده خودتان است. اگر از این کلاسها سربلند بیرون آمدید، مطمئن باشید که به هدفتان میرسید. این موضوع در مورد من نیز صادق بود. من از نوجوانی عاشق بازیگری بودم. هیچ کدام از خانوادهام اهل هنر نبودند؛ پدرم، مهندس راه و ساختمان و مادرم متخصص بهداشت کودکان است، دوران ابتدایی را در مدرسه فرانسوی زبان ژاندارک گذراندم و سال 66 دیپلم تجربی گرفتم اما اصلا دوست نداشتم پزشکی بخوانم و عاشق بازیگری بودم. در اصل روحیه شاد و پرجنب و جوش من با پزشکی میانه خوبی نداشت، به همین دلیل تصمیم گرفتم تا هنرپیشه شوم. برای شروع کار در کلاسهای کنکور شرکت کردم و به کلاسهای «شهره لرستانی» در جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران رفتم و با نمرات بالا هم قبول شدم. نخستین تجربه بازی برای من در همین کلاسهای تئاتر آغاز شد. بعد از قبولی در رشته نمایش در دانشکده هنرهای زیبا، تنها شانسی که در این بین آوردم این بود که به اتفاق بچههای دانشکده در یک تئاتر خوب یعنی خواستگاری چخوف بازی کردم و این تئاتر توانست در تالار مولوی اجرا بگیرد و در همان اجرا بود که دستیار آقای اعلامی من را برای بازی فیلم «عشق و مرگ» انتخاب کرد.
ماهایا پطروسیان هنرپیشه سینما و تئاتر است
دانستنیهای یک بازیگر از نظر ماهایا پطروسیان
دانش و مطالعه برای یک بازیگر از هر فعالیت دیگری واجبتر است.یک بازیگر باید نسبت به اتفاقات پیرامون خود آگاه باشد و مطالعات کافی در زمینه هنر داشته باشد. فیلم زیاد ببینید و فیلمنامه هم زیاد بخواند، اما هیچ چیز مانند کتاب خواندن به ذهن یک بازیگر کمک نمیکند. ایدهها و شخصیتهایی که در داستانها وجود دارند موجب میشود تا بازیگر به جنبههای شخصیتی مختلف افراد رسوخ پیدا کند. بهتر است دیگر محافل و مجالسی که بازیگران تمام وقت خود را وقف حضور و دیده شدن در آن میکنند، هدر ندهید. استعداد شما سرمایه شماست.
ماهایا پطروسیان چه فیلم هایی را برای بازی انتخاب می کند؟
من از ابتدای ورودم به سینما در فیلمهایی که با مخاطب عام سروکار دارند، برای قشر وسیعی از تماشاگران ساخته میشوند و در این سالها نام سینمای بدنه را روی آن گذاشتهاند کار کردهام. در همان سالهای اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 که سالهای ابتدایی ورودم به سینما بودند در فیلمهای موفق و پرتماشاگری مانند «دیگه چه خبر» و «کمکم کن» بازی کردم و در سالهای بعد هم در فیلمهای «دختری به نام تندر» و «عروس خوشقدم» که متعلق به سینمای بدنه هستند بازی داشتم.
درواقع در انتخابهایم همیشه حضور در این نوع فیلمها را هم مدنظر داشتهام چون دوست دارم در آثاری بازی کنم که با طیف وسیعی از مردم ارتباط برقرار میکنند و این مسئله برایم بسیار مهم است، البته اگر با پیشنهاد خوبی از طرف کارگردانی شاخص روبهرو شوم و فیلمنامه را دوست داشته باشم درنهایت به بُعد هنری کار اهمیت میدهم و فرصت چنین همکاریهایی را به این خاطر که شاید مخاطب نداشته باشند یا مخاطبشان بسیار خاص باشد را از دست نخواهم داد.
خانم پطروسیان دوست دار د با کدام کارگردانها همکاری داشته باشد؟
حتما کارگردانهایی هستند که دوست دارم با آنها همکاری داشته باشم، بههرحال فیلمسازان موفقی وجود دارند که همکاری با آنها و حضور در آثار درخشانشان خواسته هر بازیگری است ولی در این بین خود نقش هم اهمیت زیادی دارد و طبعا دوست دارم نقشی که بازی میکنم تاثیرگذار باشد. از آن دست بازیگرانی نیستم که بگویم حاضرم از جلوی دوربین فلان کارگردان رد شوم (میخندد) چون به این شکل نه من چیزی خواهم آموخت و در آن فیلم اثری خواهم داشت و نه آن فیلم در کارنامهام تاثیری خواهد داشت پس همکاری با کارگردان بزرگ به شرطی خوب است که نقش هم جذاب و اثرگذار باشد.
ماهایا پطروسیان نخستین بازیگر زن نقشهای کمدی شناخته میشود
خاطرهانگیزترین نقش ماهایا پطروسیان
ماهایا پطروسیان می گوید: همیشه سعیام بر این بوده که نقشهای متفاوت را تجربه کنم. تازگی نقش برای بازیگر هم جالب و جذاب است مثلا بازی در فیلم «تاکسی نارنجی» برایم جالب بود. در آن فیلم نقش پیرزنی 80 ساله را داشتم با گریم سنگین آن هم در فیلمی که فضای کمدی و فانتزی داشت. این نوع کارها که برایم تازگی داشته باشند طبعا تجربههای جدید هم محسوب میشوند و برای ادامه روند بازیگریام به من کمک خواهند کرد. بازی در نقشهای متفاوت هم خاطرهانگیز هستند، هم لذتبخش.
در کنار اینها به بخش موثر بودن نقش و اینکه حتما نقش در ذهن مخاطب بماند هم همواره فکر میکنم مثلا در فیلم آقای کاهانی من تنها در یک سکانس حضور داشتم اما این نقش در ذهن تماشاگران فیلم میماند چون کاراکتر ویژگیهای خاصی دارد. یا مثلا نقشی که در فیلم «ملاقات با طوطی» داشتم یک نقش مکمل محسوب میشود اما نقشی بسیار متفاوت است با ویژگیهای خاص در گفتار، ظاهر و رفتار، درنتیجه تمام این نقشها برایم خاطرهانگیزند و هر کدام هم سختیهای خاص خودشان را داشتهاند.
دلیل دوری ماهایا پطروسیان از سینما در این سال ها
طبعا بازیگرانی که در آن دوره وارد این حرفه شدند راه سختی را طی کردند و دشواری بسیاری را به جان خریدند تا راه را برای بازیگران دهههای بعد هموار کنند و نگاه جامعه را به این حرفه تغییر دهند. با این وجود راه بازیگر شدن و ورود به این حرفه به شکل اصولیاش چه برای مردان و چه برای زنان همچنان سخت و دشوار است. البته در دهه 80 تغییراتی به وجود آمد که باعث شد برخی صرفا به جهت داشتن چهره خوب وارد سینما شوند اما کماکان شما میبینید بازیگرانی که توانایی بالاتری دارند بیشتر به چشم میآیند؛ بازیگرانی که قادر هستند از پس نقشهای سخت و پیچیده بربیایند و از ریسک کردن هراسی ندارند. من فکر میکنم مردم میدانند بازیگری کار سختی است و بازیگران حتما باید در نقشهای مختلف حضور داشته باشند و در هر زمینهای تواناییشان محک بخورد.
آثار سینمایی ماهایا پطروسیان
مجرد ۴۰ ساله | ۱۳۹۳ | شاهین باباپور |
اسب حیوان نجیبی است | ۱۳۸۹ | عبدالرضا کاهانی |
ازدواج در وقت اضافه | ۱۳۸۸ | سعید سهیلی |
تاکسی نارنجی | ۱۳۸۷ | ابراهیم وحیدزاده |
خواب لیلا | ۱۳۸۶ | مهرداد میرفلاح |
شبی در تهران | ۱۳۸۶ | بهرام کاظمی |
زن بدلی | ۱۳۸۴ | مهرداد میرفلاح |
پیشنهاد ۵۰ میلیونی | ۱۳۸۴ | مهدی صباغزاده |
انتخاب | ۱۳۸۳ | تورج منصوری |
هشت پا | ۱۳۸۳ | علیرضا داوودنژاد |
ملاقات با طوطی | ۱۳۸۲ | علیرضا داوودنژاد |
عروس خوش قدم | ۱۳۸۱ | کاظم راست گفتار |
دختری بنام تندر | ۱۳۷۹ | حمیدرضا آشتیانیپور |
هفت پرده | ۱۳۷۹ | فرزاد موتمن |
کمکم کن | ۱۳۷۷ | رسول ملاقلی پور |
قاصدک | ۱۳۷۵ | قاسم جعفری |
نابخشوده | ۱۳۷۵ | ایرج قادری |
حسرت دیدار | ۱۳۷۳ | احمد زینال زاده |
راز گل شب بو | ۱۳۷۲ | سعید خورشیدیان |
هنرپیشه | ۱۳۷۱ | محسن مخملباف |
دیگه چه خبر!؟ | ۱۳۷۰ | تهمینه میلانی |
ناصرالدین شاه آکتور سینما | ۱۳۷۰ | محسن مخملباف |
پرده آخر | ۱۳۶۹ | واروژ کریممسیحی |
عشق و مرگ | محمدرضا اعلامی |
سریال های تلویزیونی ماهایا پطروسیان
شیخ مفید |
گلمنگلی |
باچراغهای خاموش |
۳ کیلومتر جلوتر |
سیاه و سفید |
نمایش های ماهایا پطروسیان
دختر گل فروش |
معرکه در معرکه |
عشق آباد |
تصاویر ماهایا پطروسیان
جدیدترین تصاویر ماهایا پطروسیان
عکس های ماهایا پطروسیان
بیوگرافی ماهایا پطروسیان
تصاویر جدید ماهایا پطروسیان
بیوگرافی ماهایا پطروسیان و عکس های ماهایا پطروسیان
زندگینامه ماهایا پطروسیان
زیباترین تصاویر ماهایا پطروسیان
عکس های جدید از ماهایا پطروسیان
ماهایا پطروسیان
عکسهای ماهایا پطروسیان
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
منابع:
مجله ایده آل
ویکی پدیا
از بازیگران بیشتر بدانید
تصاویر سریال در حاشیه 2
مجموعه تلویزیونی در حاشیه ، کار طنزی به کارگردانی مهران مدیری و تهیه کنندگی حمیدرضا مهدوی است که در ابتدا قرار بود در ۹۰ قسمت ۴۰ دقیقهای برای شبکه تهران تهیه شود ولی در نهایت در نوروز ۱۳۹۴ از شبکه ۳ سیما به نمایش درآمد. این مجموعه تلویزیونی چهارمین سریال مهران مدیری در دههٔ ۹۰ و اولین سریال او پس از بازگشت مجدد به تلویزیون است که با استقبال گستره مردم مواجه شد تا جاییکه بازتاب های آن در واکنشهای مردم به مذاکرات هستهای هم راه یافت. البته این سریال منتقدان زیادی به ویژه از جامعان پزشکان نیز داشته که باعث تغییرات ساختاری در آن گشت. بعد از پایان فصل اول گمانه زنی هایی شده بود که مهران مدیری بعد از جمع کردن مخاطب دوباره به سوی شبکه خانگی برود و فصل های بعدی رو در شبکه خانگی به نمایش بگذارد اما مدیری با اعلام خبر پخش فصل دوم سریال بعد از ماه محرم و صفر نشان داد که همچنان بر تصمیم و حرف خود استوار است چون مهران مدیری در ویژه برنامه عید نوروز ۹۳ احسان علیخانی گفته بود که حاضر نیست که یک مخاطب ۷۰ میلیونی را با مخاطب دو میلیونی شبکه خانگی عوض کند.
مهران غفوریان و جواد رضویان در سریال در حاشیه 2
خلاصه داستان در حاشیه 2 : فاز دوم این مجموعه در یک اردوگاه می گذرد که در آن افرادی که در فاز اول به تخلفات در حوزه پزشکی پرداخته بودند دوران محکومیتشان را بین زندانیان سابقه دارمی گذرانند و در طول آن درگیر ماجراهایی می شوند .
بازیگران در حاشیه 2 : سیامک انصاری،جواد رضویان، مهران غفوریان، نصرا...رادش، نیما فلاح، رامین ناصر نصیر و علی اوجی.
بقیه بازیگران در حاشیه 2 به ترتیب حروف الفبا:
حمید رضا آقا محمد،امیر حسین اقبال آذر ،پوریا ایرایی،محمد رضا بابازاده،چیا بابامیری، مجید بیاتی، عباس پرنیانی،هادی پیوند،امیر جنانی،امیر محمد حاجی زاده،حامد خان بابایی،مهدی دانایی مقدم،محسن دلیخون ،هومن رمضانی ،مهدی ساسانی،پیام سلیمانی،حمید سلیمانی،محمد رضا صدوقی پور ،مهدی صفری،مهدی عظیمی،سعید علی پور ،علی غلامی ،بهادر فاضل،حسین فاضلی ،مهبد قناعت پیشه ،امیر حسین قنواتی،مجتبی قهرمان زاده ،محمد کار آزاد ،بابک کمانگیر ،محمد گل محمدی، حسین لعل ،کیارش محسن سجادی ،مهدی مرادی ،سید صالح موسوی ،میر محمد موسوی ،محمد مولودی ،عباس نایی،علی نعیمی ،امیر نگارش ،سینا نور محمد ،علی ولیانی.
تصاویر سریال در حاشیه 2
جدیدترین تصاویر سریال در حاشیه 2
گریم باریگران سریال در حاشیه 2
پشت صحنه سریال در حاشیه 2
جواد رضویان،سیامک انصاری، مهران غفوریان، نصرا...رادش
پشت صحنه سریال در حاشیه
عکس دسته جمعی بازیگران سریال در حاشیه 2
سیامک انصاری بازیگر سریال در حاشیه 2
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
منابع:
rouzegar.com
tv3.ir
از بازیگران بیشتر بدانید
نام اصلی: پل ویلیام واکر چهارم
زمینه فعالیت: سینما و تلویزیون
تولد: ۱۲ سپتامبر ۱۹۷۳ - گلندیل، کالیفرنیا
مرگ: ۳۰ نوامبر ۲۰۱۳ میلادی (۴۰ سال)
ملیت: ایالات متحده آمریکا
پیشه: بازیگر
سالهای فعالیت: ۱۹۸۵-۲۰۱۳
پُل واکر در 12 سپتامبر 1973 به دنیا آمد
بیوگرافی کوتاه :
پُل واکر در 12 سپتامبر 1973 در شهر گلندل در ایالت کالیفرنیا آمریکا چشم بر جهان گشود. دوران بازیگری واکر با بازی در تبلیغات تلویزیونی " پامپرز " در سن دو سالگی آغاز شد! وی پس از طی کردن مدارج تحصیلی با توجه به چهره خاص و علاقه ای که به بازیگری داشت تصمیم به ورود به حرفه بازیگری گرفت و در سال 1985 در چندین شوی تلویزیونی از جمله « بزرگراه به بهشت » و « رئیس کیه ؟ » حضور پیدا کرد.
دوران بازیگری واکر در سینما از سال 1986 با فیلم کمدی – ترسناک « هیولا در قفسه » آغاز شد. حضور واکر در سالهای بعد در سینما موفقیت چندانی برای او به همراه نداشت تا اینکه در سال 1998 با بازی در فیلم « ملاقات با دیدلز » توانست تا حدودی نام خود را بر سر زبانهای بیندازد. واکر در فاصله کوتاهی پس از اکران « ملاقات با دیلز » در چندین فیلم در نقش مکمل ظاهر شد تا اینکه در سال 2001 موفق به حضور در فیلم اکشن « سریع و خشمگین » در مقابل ون دیزل شد. فیلمی که با فروش خیره کننده در گیشه باعث شهرت روز افزون واکر شد و ساخت دنباله های متعدد برای این فیلم ، جای پای وی را به عنوان یک بازیگر مستعد مطرح کرد.در سالهای بعد واکر فارغ از حضور در مجموعه فیلمهای دنباله دار « سریع و خشمگین » ، در چندین اثر ارزشمند از جمله « پرچم پدران ما » به کارگردانی کلینت ایستوود و « هشت درجه زیر صفر » حضور پیدا کرد که به اعتبار جایگاه بازیگری وی افزود.
اما در 30 نوامبر سال 2013 در ساعت 3:30 بعد از ظهر، پُل واکر زمانی که به همراه دوستش راجر روداس در حالی که از یک مراسم خیریه خارج می شدند ، اتومبیل پورشه آنها در مسیر کنترل خود را از دست داده و با یک تیر چراغ برق برخورد کرده و منفجر می شود. پس از اعزام نیروهای پلیس به منطقه ، دو جسد از این ماشین خارج می شود که یکی از آنها پُل واکر بود.
پلیس علت این حادثه را سرعت غیرمجاز اعلام کرد.
دوران بازیگری واکر با بازی در تبلیغات تلویزیونی " پامپرز " در سن دو سالگی آغاز شد
نکاتی که احتملا درباره « پُل واکر » نمی دانید :
یک دختر 14 ساله به نام مایدو رین دارد.
در سال 2001 از طرف مجله " پیپل " به عنوان یکی از پنجاه شخص زیبای جهان برگزیده شد.
معمولاً علاقه ای نداشت که خودش را بر پرده سینما ببیند.
2 خواهر و دو برادر دیگر دارد.
پدربزرگش یک بوکسور حرفه ای و یکی از بازماندگان حمله به پرل هاربر بود.63242302
بازی در فیلم « S.W.A.T.» را نپذیرفت و کالین فارل جایگزینش شد.
دوبار در سالهای 2004 و 2006 چیزی نمانده بود که نامش در میان کاندیداهای زرشک طلایی بدترین بازیگر قرار بگیرد!
اصلیت نژادی وی به انگلیسی، ایرلندی و آلمانی باز می گردد.
پُل واکر در سال 2001 از طرف مجله " پیپل " به عنوان یکی از پنجاه شخص زیبای جهان برگزیده شد
نامش برای بازی در نقش جانی استورم در فیلم « چهار شگفت انگیز » مطرح شده بود.
برای بازی در نقش آناکین اسکایوالکر تست بازیگری داده بود اما به دلیل اینکه سن و سالش بیشتر از نقش بود کنار گذاشته شد. وی در جایی گفته بود که این نقش تنهایی نقشی بوده که واقعا دوست داشته در آن بازی کند.
دخترش از پاییز سال 2012 بصورت تمام وقت نزد وی زندگی می کرد.
یک راننده اتومبیل حرفه ای بود.
در جریان زلزله شیلی به کمک زلزله زدگان این منطقه رفته بود.
مادرش یک مدل بوده.
یکی از کسانی بود که برای حضور در جنگ خلیج فارس قصد نامنویسی در ارتش را داشت.
اصلیت نژادی پُل واکر به انگلیسی، ایرلندی و آلمانی باز می گردد
فیلمهای معروف پُل واکر :
The Fast and the Furious
2 u14123123Fast 2 Furious
Timeline
Running Scared
Eight Below
Flags of Our Fathers
Fast & Furious
Fast Five
Hours
Fast & Furious 6
fast 7
منبع:bartarinha.ir
از بازیگران بیشتر بدانید