جدیدترین تصاویر رضا رشیدپور
بیوگرافی رضا رشیدپور:
زمینه فعالیت: مجری، تهیهکننده، بازیگر و کارگردان
تولد: ۱۸ مرداد ۱۳۵۴
محل زندگی: تهران، ایران
ملیت: ایران
سالهای فعالیت: ۱۳۷۲-تاکنون
همسر رضا رشیدپور: نغمه مهرپاک
فرزند رضا رشیدپور: هلن
مدرک تحصیلی رضا رشیدپور: کارشناسی در دو رشته عمران و کارگردانی از دانشگاه تبریز
بیوگرافی کامل رضا رشیدپور:
رضا رشیدپور متولد هجدهم مرداد ماه ۱۳۵۴در خیابان سلسبیل(رودکی) تهران است، تنها یک خواهر کوچکتر از خودش دارد که مهندس معمار است، مادرش خانهدار و پدرش مهندس برق و الکترونیک بوده و زمانیکه برای جمعآوری تجهیزات لشکر عاشورا به دزفول اعزام شده بودند، حین انجام وظیفه قطع نخاع شده و در سال ۷۶ درگذشت.
رضا رشیدپور در دوران مدرسه بسیار درسخوان بوده به طوری که دیپلم ریاضی-فیزیک خود را با معدل ۸۶ /۱۹ گرفته و همزمان در دو دانشگاه، در دو رشته عمران و کارگردانی فارغالتحصیل شده است، در سال ۸۲ با خانم نغمه مهرپاک مجری برنامهٔ تصویر زندگی که فوق لیسانس روانشناسی دارد ازدواج کرده و در حال حاضر دختری به نام هلن دارد، به غیر از مجری گری به کار کارگردانی و ساخت و ساز نیز میپردازد.
رضا رشیدپور
رضا رشیدپور در فیلم سوپراستار نیز به عنوان بازیگر به ایفای نقش پرداخت. همچنین وی در دو فیلم شیش و بش و در امتداد شهر نیز بازی کرده، همچنین او سابقه مجریگری در چند برنامه تلویزیونی در شبکه تهران صدا و سیما را بر عهده داشت که بعضی از آنها به نوعی توقیف شدند.
بیشتر بخوانید: رضا رشیدپور و خاطره یک روز خلبانی او! (عکس)
رضا رشیدپور
فعالیتهای رضا رشیدپور
•مجری
- مثلث
- شب شیشهای
- عبور شیشهای
- مثلث شیشهای
- زنده رود
- دید در شب
- صفر صفر
- حالا خورشید
•بازیگر
سینما
-بیپولی (۱۳۸۶)
- سوپر استار (۱۳۸۸)[۷]
- شش نفر زیر باران (۱۳۸۹)
-شیش و بش (۱۳۹۰)
- در امتداد شهر (۱۳۹۰)
- شرف خانواده فاضل (1392)
تلویزیون
- مرد هزار چهره
کارگردانی
-عینک آفتابی
بیشتر بخوانید: وقتی رضا رشیدپور سحر قریشی را دست انداخت!
رضا رشیدپور
گفتگویی کوتاه و خواندنی با رضا رشیدپور و همسرش
بیشتر چه ورزشی را دنبال میکنید؟
رضا رشیدپور: با این که خیلی زیاد طرفدار فوتبال هستم، اما حتی یکبار هم فوتبال بازی نکردم، بیشتر شنا و بیلیارد را دنبال میکنم.
در فوتبال طرفدار چه تیمی هستید؟
رضا رشیدپور: با صراحت میگویم: پرسپولیس.
تاریخ ازدواج و تاریخ تولد خانمتان را به یاد دارید؟
رضا رشیدپور: همسرم متولد پانزدهم خردادماه است و در تیرماه هم ازدواج کردیم.
نغمه مهرپاک: البته مردادماه بود...
خانم مهرپاک از سوابقتان برایمان بگویید؟
نغمه مهرپاک: ابتدا کارم را با برنامههای رادیویی و اجرای برنامههای زنده شبکه جوان آغاز کردم و از سال 76-77 وارد سازمان شدم و از زمانی که مجریان تلویزیون و رادیو تفکیک شدند، دیگر نتوانستم این همکاری را در رادیو دنبال کنم و امروز حسرت آن روزهای خوب در رادیو را میخورم.
رضا رشیدپور
چطور با رضا آشنا شدید؟
نغمه مهرپاک: در رادیو برنامهای را اجرا میکردم به نام جوان ایرانی، دو نفر از همکاران آقا، دیگر نتوانستند با ما همکاری کنند، تهیهکننده و مدیر گروه به دنبال یک مجری بودند و من استرس داشتم که حالا قرار است با چه کسی برنامه اجرا کنم و آیا از نظر فکری و تیپ کاری با هم تفاهم داریم و...
تا این که خبر آوردند آقایی که دو سال پیش برنامه شب ایرانی را اجرا میکرده انتخاب شد و چون بیننده آن برنامه بودم، به خوبی حضور ذهن داشتم.
اولین روز برخوردمان را خوب به یاد دارم؛ رضا سر تا پا خاکی بود، چون آن زمان در بخش عمرانی فرودگاه امام خمینی(ره) مشغول به کار بود، سه سال بعد از آن روز ایشان به خواستگاری من آمد.
دوران کودکی را چطور سپری کردید با شیطنت یا آرامش؟
رضا رشیدپور: هر وقت صحبت از کودکی میشود به یاد شش سالگی و پس از آن میافتم چون پیش از آن را به یاد ندارم، خیلی آرام و ساکت بودم تا جاییکه اطرافیان برخی اوقات فکر میکردند زنده نیستم... (با خنده)
نغمه مهرپاک: من معتقدم هر یک از ما به دوران کودکی خود برمیگردیم... رضا شاید جلوی دوربین آدم پرشور و نشاط و پرتحرکی باشد، اما در واقع آدم بسیار آرام و درونگرایی است. همه به من میگویند با این همسر شوخطبع و پر سر و صدا هیچوقت حوصلهات سر نمیرود، در صورتیکه باور کنید همیشه به رضا گله میکنم که چرا اینقدر کم حرف و ساکت است.
رضا رشیدپور
بزرگترین شیطنتی که کردید؟
رضا رشیدپور: بر خلاف دوران کودکی از زمانیکه وارد دبیرستان شدم، شیطنتهای زیادی انجام میدادم، به طور مثال در کلاس را از جا در آوردن، با پیچگوشتی میزها را باز کردن یا این که تخته را جابهجا کردن، ولی چون خیلی درسخوان بودم هیچکس حرفی نمیزد، اما جالبترین شیطنت در همان دوران اتفاق افتاد؛ در مسیر مدرسه یک کتابفروشی بود که در زیرزمین قرار داشت و همیشه شلوغ بود و من هر روز میرفتم کنتور برق را میزدم و در میرفتم و تمام لامپهای آنجا خاموش میشد، جالب اینکه یک بار فروشنده به من گفت:
نمیدانم چرا هر روز سر یک ساعت برقهای اینجا میرود! بنده خدا نفهمیده بود این شاهکار را هر روز خود من انجام میدهم.
بدترین نمرهای که گرفتید؟
رضا رشیدپور: سال سوم ابتدایی از دیکته با دوازده غلط، هشت شدم.
نغمه مهرپاک: من سال چهارم ابتدایی تجدید آوردم، چون متولد خرداد ماه هستم، روز تولدم همیشه هم زمان بود با امتحانات و آن زمان از امتحان بعد از جشن تولدم نتوانستم نمره قبولی بگیرم.
عکس جدید رضا رشیدپور
گردآوری : بخش فرهنگ و هنر بیتوته
منابع :
fa.wikipedia.org
خانواده سبز
persianv.com
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید
جدیدترین عکس های ژیلا صادقی
ژیلا صادقی در ۲۲ شهریور ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. او دانش آموخته رشته گرافیک از دانشگاه آزاد اسلامی است. وی قبل از آغاز گویندگی در واحد دوبلاژ، در آموزش و پرورش تدریس میکرد و در سال ۱۳۷۰ در تست تلویزیون قبول شد اما پس از وقفهای، از سال ۱۳۷۸ به عنوان مجری مقابل دوربین رفت و در طول این سالها بازی در چند مجموعه تلویزیونی و فیلم را هم تجربه کردهاست.
جدیدترین عکس های ژیلا صادقی
جدیدترین عکس های ژیلا صادقی
جدیدترین عکس های ژیلا صادقی
جدیدترین عکس های ژیلا صادقی
جدیدترین عکس های ژیلا صادقی
جدیدترین عکس های ژیلا صادقی
جدیدترین عکس های ژیلا صادقی
جدیدترین عکس های ژیلا صادقی
گردآوری : بخش فرهنگ و هنر بیتوته
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید
بیوگرافی زنده یاد ناصر عبداللهی (+عکس)
تولد : ۱۰ دی ۱۳۴۹
مرگ : ۲۹ آذر ۱۳۸۵
سبک(ها) : موسیقی پاپ
ساز(ها) : گیتار .کیبورد
سالهای فعالیت : ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۵
ناصر عبداللهی (۱۳۴۹ -۱۳۸۵) بهترین و مردمی ترین خواننده ایرانی پس از انقلاب بود. وی در ابتدا با ترانه ناصریا به شهرت رسید. ناصر عبداللهی در دهمین روز از دی ماه سال ۱۳۴۹ در محله سید کامل شهر بندرعباس زاده شد. پدرش عبدالرحمن عبداللهی کارگر بازنشسته بود و مادرش مهرنگاربندری نیایی خانهدار است.
ناصر عبداللهی
وضعیت خانوادگی
ناصر عبداللهی چهار برادر و یک خواهر دارد. ناصر در هیجده سالگی با فهیمه غفوری اهل بندرعباس که سه سال از خودش بزرگتر است ازدواج کرد و حاصل آن سه فرزند (دو پسر و یک دختر) به نامهای نوید، نازنین و نامی است. نینا فرزند چهارم ناصر حاصل ازدواج او با فاطمه فهیمی است.
ناصر عبداللهی
آغاز موسیقی
ناصر عبداللهی از ۱۳ سالگی به موسیقی علاقهمند شد. فعالیتهای هنری خود را از سالهای نوجوانی در صدا و سیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی استان هرمزگان آغاز کرد. وی کار حرفهای را به طور جدی از سال ۱۳۷۴ خورشیدی شروع کرد. در سال ۱۳۷۵ همراه با همسرش به تهران آمد. محمدعلی بهمنی وی را به انتشارات دارینوش معرفی کرد. پس از آن آلبومهای عشق است و دوستت دارم ناصر را این انتشارات ضبط و منتشر کرد. ناصر با انتشارات فوق دچار اختلافاتی شد. پس از آن آلبومهای بوی شرجی، هوای حوا و ماندگار توسط انتشارات آوای نکیسا و آلبوم رخصت توسط انتشارات آوای مهر میهن به بازار روانه شد.
ناصر عبداللهی
بررسی آثار ناصر عبداللهی
ناصر عبداللهی در ترانههای خود از کسی تقلید نمیکرد و صدایی منحصر به فرد داشت. بیشتر اشعار ترانههای او از سرودههای محمدعلی بهمنی بود. در کار موسیقی به گفته خود وی تحت تأثیر سبک موسیقی ابراهیم منصفی بود. طوری که در سالهای آغازین کار هنری ترانههای منصفی را بازخوانی میکرد.
ترانه های مورد انتخاب وی در آلبوم هایش عمدتاً دارای مفاهیم اجتماعی و حماسی (مانند ترانه های «یادم باشد»، «کودکان خیابانی»، «سربلند» و «شیوه ی ما»)، مذهبی (مانند ترانه های «مهر علی و زهرا»، «احمد ثانی»، «یا فاطمه» و «مهر دلبر») و عاشقانه (مانند ترانه های «تو ای عشق»، «ماه من»، «بهت نگفتم» و «راز») بودند.
پس از ارائه ترانه ناصریا منتقدان عبداللهی گفتند که این کاری اسپانیولی است و از ملودیهای جیپسی کینگ برگرفته شدهاست، اما وی معتقد بود که چنین نیست، و این کار ریتم عربی دارد، ریتمی که بارها با سازهای دیگری نظیر عود، دهل، و دف نواخته شدهبود. اما تاکنون هرگز با گیتار نواخته نشدهبود، اما عبداللهی این کار را انجام داد.
ملودی ترانهٔ ناصریا سال ۱۳۷۶ ساخته شد. شعر این آهنگ به گویش بندری است و به گفته عبداللهی هدف از ساخت آن اعتراض ضد ظلم در جهان و نیز همدردی با ستمدیدگان جهان بودهاست. بر اساس متن شعر ناصریا اگر کسی قصد یاری مظلومی را داشتهباشد پس از تحمل سختی بسیار و دشواریهای این راه در پایان پیروز خواهد شد.
ناصر عبداللهی
آلبومهای ناصر عبداللهی
-مِه گِنوغُم (گنوغم به جنوبی یعنی: دیوانه)
-حکم طاعت
- در پی خدا
-عیدانه
- ۱۳۷۸ - عشق است (به همراه پرویز پرستویی و محمد علی بهمنی)
- ۱۳۷۹ - دوستت دارم (به همراه پرویز پرستویی)
- ۱۳۸۱ - بوی شرجی
- ۱۳۸۲ - هوای حوا
- ۱۳۸۵ - ماندگار
-۱۳۹۰ - رخصت
سنگ قبر ناصر عبداللهی
درگذشت ناصر عبداللهی
ناصرعبداللهی در سوم آذرماه ۱۳۸۵ در بندرعباس به دلایل نامشخصی بی هوش شد و به کما رفت. او پس از گذراندن ۲۷ روز در کما سرانجام در بیمارستان هاشمی نژاد تهران در روز ۲۹ آذر ۱۳۸۵ و در سن ۳۶ سالگی درگذشت. اطرافیان و دوستان او مرگ وی را مشکوک میدانند.
ناصر عبداللهی و رضا کریمی(مدیر برنامه های ناصر عبداللهی)
رازهای از زندگی شخصی و حرفه ای ناصر عبداللهی
رضا کریمی مدیر برنامه های ناصر عبداللهی که حدود 350 برنامه مشترک با وی اجرا کرده است، در گفتگویی از رازهای زندگی شخصی و حرفه ای وی چنین میگوید:
• موسیقی برایش اصل بود نه هدف، هیچ وقت از شلوغی و استقبال و هجوم مردم به سمت برنامه هایش جو گیر نمیشد. ناصر تنها خواننده ای بود که اگر فقط یک نفر هم در سالن بود برنامه اجرا میکرد.
• او همیشه در گفتارش رک بود. بعضی اوقات به او میگفتم این قدر صریح بودن خوب نیست. او هیچ ابایی از بازگو کردن برخی مسائل به هر مقامینداشت.
• ناصر حتما باید در آن برهه میرفت. آدم ها ظرفیت وجودیشان از قبل تعین شده و هرکار و اتفاقی هم که میافتد، باید در آن لحظه اتفاق میافتاد. مرگ ناصر هم از توجهات خاص خدا بود.
• در دوره ای که هر خواننده ای که آلبوم ندهد از خاطره مردم میرود، پس از چند سال هنوز هر روز طرفدارن ناصر بیشتر میشوند.
• قبول ندارم که ناصر در جنوب محبوب نبود. شاید توقع بندری ها از ناصر بیشتر بود.
• شایعه ها پیرامون مرگ وی از زمانی شروع شد که یک پزشکی در یک برنامه ی تلویزیونی گفت که مرگ ناصر به خاطر یک مسمومیت خونی بوده است. من بارها گفته ام که وقتی کسی در ده قدمیناصر سیگار میکشید خون دماغ میشد.
گردآوری : بخش فرهنگ و هنر بیتوته
منابع :
fa.wikipedia.org
shafaf.ir
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید
جدیدترین عکس های ریحانا
ریحانا در۲۰ فوریه سال ۱۹۸۸ (میلادی) در شهر سنت مایکل در کشور باربادوس در منطقه کارائیب متولد شد. نخستین آلبوم ریحانا، موسیقی خورشید (Music of the Sun) بود که در ۳۰ اوت ۲۰۰۵ میلادی، زمانی که ریحانا ۱۷ ساله بود، به بازار عرضه شد.
جدیدترین عکس های ریحانا
جدیدترین عکس های ریحانا
جدیدترین عکس های ریحانا
جدیدترین عکس های ریحانا
جدیدترین عکس های ریحانا
جدیدترین عکس های ریحانا
جدیدترین عکس های ریحانا
جدیدترین عکس های ریحانا
جدیدترین عکس های ریحانا
جدیدترین عکس های ریحانا
گردآوری : بخش فرهنگ و هنر بیتوته
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید
بیوگرافی مریم حیدرزاده (+تصاویر)
زادروز : ۲۹ آبان ۱۳۵۶
پیشه : شاعر ، ترانهسرا ٬ نویسنده ، نقاش
مریم حیدرزاده متولد ۲۹ آبان ۱۳۵۶ نقاش ٬ نویسنده ٬ شاعر و ترانهسرای ایرانی است.
مریم حیدرزاده که بینایی خود را بر اثر چند عمل جراحی در کودکی از دست داد، در اواخر دههٔ ۷۰ با نوشتن شعرهایی به سبک محاورهای و با بهکارگیری کلمات ساده و روان شهرت یافت. بسیاری از خوانندگان داخل کشور و همچنین خوانندگان فارسی زبان در بیرون از ایران از ترانههای او در آهنگهایشان استفادهکردهاند.
---------------------------------
گفتگویی کوتاه با مریم حیدرزاده
متولد چه سالی هستی:
مریم حیدرزاده: متولد ۲۹ آبان سال ۱۳۵۶ در بیمارستان شهدای تهران به دنیا آمدم.
از چه سنی شعر می گفتی؟
مریم حیدرزاده: همیشه مادرم تعریف می کند که از سه , چهار سالگی جملاتی را که می گفتم آخرشان یک شباهتی به هم داشت البته خودم که یادم نمی آید. ولی از ۸ سالگی یادم هست که شعر می گفتم و شعرهایم را به کمک معلم هایم تصحیح می کردم.
عکس مریم حیدرزاده
شروع کار حرفه ایت از کجا بود؟
مریم حیدرزاده: شروع کار حرفه ای من درسال ۷۵ با یک برنامه تلوزیونی به نام با طراوت به کارگردانی آقای کاشانی بود که خیلی به ایشان سلام میرسانم و تشکر می کنم چون برای من زحمات زیادی کشیدند. اجرا بخش عربی این برنامه با من بود بعد اولین کتابم به نام پروانه ات خواهم ماند در اردیبهشت ۷۷ منتشر کردم. سال ۷۸ کتاب مال تمام من, سال ۷۹ تقصیر من نبود, سال ۸۰ مجموعه نامه های عاشقانه , سال ۸۱ با تو یا هیچ کس, سال ۸۲ دیگر میذارمت کنار, سال ۸۳ مجموعه نثر این نامه هایی که پاره کردی و پاییز ۸۳ کتاب اون یکی رو جز من.
عکس مریم حیدرزاده
اولین کاستی را که دکلمه کردی کدام بود؟
مریم حیدرزاده: انتشارات کتاب به پیشنهاد آقای کاشانی کارگردان برنامه با طراوت بود. وقتی استقبال از این برنامه را دیدند خیلی اصرار کردند که کتاب منتشر کنم. بعد از آن هم پیشنهاد کردند چون سبک خواندنت با سبک های دیگر متفاوت است بهتر است اشعارت را بخوانی این طوری مخاطب بیشتری پیدا می کنی من هم اشعارم را در (( مثل هیچ کس)) اولین کاستی بود که دکلمه کردم و سال ۸۰ دومین کاستم به خاطر تولدت با آهنگسازی فریبرز لاچینی بود که فقط دکلمه من بود.
دوست داری کدام خواننده اشعارت را بخواند؟
مریم حیدرزاده: روی این مسئله تعصب ندارم که کدام خواننده اشعار من را بخواند. ولی هر کس صدایش قشنگتر باشد و با اشعار من ارتباط برقرار کند من با او همکاری می کنم, ولی خواننده ای که خیلی محبوب من است و بیشتر از همه در کار کردن با ایشان راحت تر هستم آقای عصار است, چون به صدایشان علاقه مند هستم ولی تا به حال پیش نیامده با هم همکاری کنیم شاید به دلیل متقاوت بودن سبک خواندنشان باشه و شعرهایی که انتخاب می کند با شعرهای من فرق می کند, ولی خب خودشان می دانند که من صدایشان را خیلی دوست دارم و حتما هم نباید که شعرهای من را بخوانند.!!
عکس مریم حیدرزاده
کدام اشعارت را بیشتر دوست داری؟
مریم حیدرزاده: همه شعرهایم را دوست دارم, ولی قشنگترین شعری که گفتم یک نامه بی جواب و سلام بهونه قشنگم برای زندگی بود که از همه بیشتر دوستش دارم و از بین ترانه ها(نفرین ) آقای چاووشی را دوست دارم. شعر من را خیلی زیبا خواندند و من از اینجا از ایشان تشکر می کنم کار آقای اعتمادی هم خوب است.
تنهایی را دوست داری؟
مریم حیدرزاده: آره , تنهایی را دوست دارم همان طور که می دانید اکثر شعرا عاشق تنها هستند، عاشق تنهایی ام , چون هر چیزی که خلوت آدم را به هم بزند و من را اذیت کند از آن بیزارم. تنهایی نعمت بزرگی است و اکثر شبها شعر می گویم, چون با سکوتش سازگارتر هستم.
عکس مریم حیدرزاده
موضوعات شعرهایت را چگونه انتخاب می کنی؟
مریم حیدرزاده: ترجیح می دهم موضوعی را که در خلوت خودم و در تنهایی ام به ذهنم می رسد را بنویسم تا اینکه در مورد چیزی که به من گفته می شود, چون هر موضوعی که به آدم پیشنهاد شود راحت می شود نوشت ولی چیزی که به ذهن آدم بیاید دلنشین تر است.
عکس مریم حیدرزاده
چه شعرای ایرانی را دوست داری؟
مریم حیدرزاده: حافظ از آن شاعرهایی است که من خیلی دوستش دارم و خیلی هم به فال حافظ اعتقاد دارم. همیشه برای کوچکترین کاری که بخواهم انجام بدهم فال حافظ می گیرم. ما شبی دست بر آریم و دعایی می کنیم/ غم هجران تو را چاره به جایی می کنیم.
اشعار نیما, فروغ و مولانا را هم هر روز می خوانم.
عکس مریم حیدرزاده
از روحیات خودت بگو؟
مریم حیدرزاده: برعکس همه از فصل بهار بدم می آید. عاشق پاییزم اما ماه اردیبهشت را خیلی دوست دارم. گل سرخ و رنگ قرمز را دوست دارم از رنگ آبی متنفرم. از سفر کردن خوشم نمی آید مگر قصدم کره ماه باشد. خیلی احساساتی و هیجانی هستم و به عشقی که دارم خیلی حسود و انحصار طلبم و در بدترین شرایط , نوشتن آرومم می کند.
عکس مریم حیدرزاده
از چه ورزشی خوشت می اید؟
مریم حیدرزاده: فوتبال و اسکی ورزشهای مورد علاقه من است. شدیدا طرفدار پرسپلیسی هستم و پرسپولیسی ها را دوست دارم, ولی متعصب ترین آنها علی انصاریان است. علاقه ام به پرسپولیس به حدی است که در بازی های مهم من به اردوی آنها می روم .
از خارجی ها هم منچستر و رئال مادرید و میلان ایتالیا تیم های خوبی هستند و بازی هایشان را دنبال می کنم.
عکس مریم حیدرزاده
رشته ای را که انتخاب کردی دوست داری؟
مریم حیدرزاده: کلاس پنجم ابتدایی که بودم دوست داشتم پزشک بشوم ولی در دوره دبیرستان تصمیمم عوض شد. در دانشگاه رشته حقوق خواندم ولی رشته ام را اصلا دوست ندارم.
عکس مریم حیدرزاده
از چه فیلمی خوشت می آید؟
مریم حیدرزاده: بهترین فیلم من لیلا ساخته داریوش مهرجویی است . بیشتر فیلم هایی که ساخته می شود فیلم های خوبی نیستند. بازیگرهای مورد علاقه ام : لیلا حاتمی , علی مصفا, محمد رضا فروتن و عرب نیا هستند.
در آخر حرفی داری بگویید؟
مریم حیدرزاده: آرزو می کنم همه به آرزوهایی که نرسیدند برسند.
منبع : fa.wikipedia.org
ma-soltan.persianblog.ir
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید