مجسمه های کاغذی بسیار زیبا (+تصاویر)
در نگاه اول شاید این تصاویر مانند نقاشی های سیاه و سفید روی کاغذ به نظر برسد ولی باید این را بدانید که این آثار نقاشی نیستند. هنرمند خلاق Maude White با استفاده از برش روی کاغذ ها این مجسمه های زیبا را خلق کرده است. هر مجسمه دارای برش ها و جزئیات ریزی است با دقت و حوصله بریده شده اند.
مجسمه های کاغذی
مجسمه های کاغذی
مجسمه های کاغذی
مجسمه های کاغذی
مجسمه های کاغذی
مجسمه های کاغذی
مجسمه های کاغذی
مجسمه های کاغذی
مجسمه های کاغذی
مجسمه های کاغذی
مجسمه های کاغذی
منبع : topnop.ir
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید
معرفی ساز کر آنگله
کُر آنگله سازی بادی و قمیشدار است که از دید شکل و طرز نواختن و صدا بسیار شبیه ابوا است و میتوان آن را ابوای بم دانست. انتهای گلابی شکل و دهنی خمیده آنرا از ابوا متمایز میکند.این ساز جز ساز های بادی چوبی دو زبانه می باشد.
در کشورهای انگلیسیزبان (بجز آمریکا) به این ساز کر آنگله (cor anglais) میگویند که از زبان فرانسوی گرفته شده و به معنای «کُر انگلیسی» است. در آمریکا ترجمه انگلیسی همین نام یعنی «انگلیش هورن» (English Horn) بکار میرود. اما احتمالاً نام این ساز از عبارت فرانسه cor anglé گرفته شده که به معنی کُر زاویهدار است (با اشاره به خمیده بودن دهنی و قمیش در آن).
ویژگی ساز کر آنگله
- طول این ساز حدودا یک و نیم برابر ابوا است.
- این ساز از خانواده ابوآ می باشد.
- کرانگله جز سازهای انتقالی است که یک پنجم درست (3/5 پرده) بم تر از نت نوشته شده صدا می دهد.
- نت این ساز را با کلید سل می نویسند.
کر آنگله ربطی به کُر یا هورن، که ساز بادی برنجی است، ندارد.
منبع : fa.wikipedia.org
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید
بیوگرافی شهرام شکوهی+تصاویر شهرام شکوهی
شهرام شکوهی خواننده، آهنگساز و نوازندهٔ گیتار است که در مسابقهٔ خوانندگی نکست پرشین استار مشهور شد.
شکوهی موسیقی را از سال ۱۳۷۱ با کلاس آواز ایرانی شروع کرده به مدت ۳ سال آواز کار کرد. او هم به گیتار علاقه داشت و هم به آواز سنتی. در دوران دانشجویی در حدود سال ۱۳۸۰ عضو گروهی بود که کنسرتهای دانشجویی را برگزار میکرد؛ ولی بنا به دلایلی از موسیقی کناره گرفته و تا مدتها تقریباً موسیقی را فراموش کرد و معتقد بود نباید به موسیقی به چشم یک شغل نگاه کرد.ورود وی به موسیقی حرفهای در سال ۱۳۸۵ و با آهنگ «مدارا» اتفاق افتاد.
اولین آلبوم وی با نام «مدارا» در ۱۶ آبان سال ۱۳۹۰ همهٔ مجوزها را کسب کرده منتشر شد.این آلبوم ۱۰ قطعه داشت که شامل ۵ قطعه با سبک خاص وی و ۵ کار پاپ بود. میلاد ترابی و امیرحسین کاشانیان در این آلبوم با وی همکاری داشتهاند. این آلبوم تحت امتیاز شرکت «هنر اول» بود و ناشر با توجه به شناخت نسبی مخاطبان موسیقی از شکوهی پیشبینی میکرد با استقبال مخاطبان موسیقی مواجه شود و به همین خاطر آلبوم را در تیراژ بالا وارد بازار موسیقی کشور کرد.
با اینکه آلبوم «مدارا» در بدو ورود خود با حاشیههایی همراه شد ولی حاشیهها نتوانست جلوی فروش خوب این آلبوم را بگیرد و مسیری را که خود انتخاب کرده بود، بیسر و صدا طی کرد تا جایی که توانست به یکی از آلبومهای پرمخاطب تبدیل شود.
گپی مختصر با شهرام شکوهی و همسرش
گپی مختصر با شهرام شکوهی و همسرش، دلارام داشتیم تا رازهای یک زندگی زناشویی موفق را از قول این زوج بشنویم. دلارام، همسر شهرام متولد سال ۵۹ است و دخترشان ملودی که حاصل این زندگی مشترک است.
شهرام: وجود ملودی در زندگی واقعا به من انگیزه داد. وقتی شما خانواده دارید و مسئولیت آنها برعهده شماست هر کاری که انجام میدهید برای خوشبختی آنهاست؛ اگر من آدم مجردی باشم که هیچ هدفی در زندگی نداشته باشم، ممکن است به جای اینکه یک مسیر حساب شده را طی کنم، خیلی دلبخواهی کار کنم؛ بنابراین داشتن خانواده باعث میشود منسجمتر کار کنید؛ این همان هنرمند متعهد است. وقتی شما نگران بچه خودتان باشید که گرفتار فلان آفت نشود، خب طبیعتا این نگرانی فردا برای همسایه شما هم به وجود میآید؛ در یک جمله: اگر برای خانواده خودت نگرانی داشته باشی برای همه افراد جامعه هم نگرانی.
مردها بیانصاف هستند:
دلارام: مردها کلا بیانصاف هستند و هرقدر که به آنها کمک کنید باز هم به نظرشان شما کمکاری کردهاید. هرقدر هم از خودگذشتگی کنید باز هم توقع مردها بیشتر است؛ البته من این را در مورد شهرام نمیگویم چون اصلا چنین آدمی نیست و همیشه قدردان بوده اما من همیشه از خیلی چیزها که مربوط به خودم میشده، گذشتم تا کمک حال شهرام باشم و خیلی از مواقع به دلیل اینکه درگیر بوده از خیلی تفریحاتی که دوست داشتم با هم داشته باشیم گذشتم و با روی خوش با این قبیل مسائل برخورد کردم تا فشار کمتری به شهرام وارد شود و بتواند در کارش پیشرفت کند.
مثلا در غذا درست کردن باید احتیاط کنم و از ادویهجات و غذاهای سرخشده استفاده نکنم تا به حنجرهاش آسیبی وارد نشود؛ هرچند که خیلی قدرشناس است اما فکر میکنم یک جاهایی میتوانسته منصفتر باشد. البته بیانصافی هم نمیشود گفت چون بهنوعی، خصلت آقایان است که متوقع هستند.
ماجرای چای روز خواستگاری
دلارام: شهرام خیلی چایخور است و من هم با فلسفه چای ریختن روز خواستگاری مشکل دارم. روز خواستگاری وقتی قرار بود چای بیاورم به مادرم گفته بودم که چای را در آشپزخانه در استکانها بریزد و آماده کند. بعد از چند دقیقه من به آشپزخانه رفتم و چای را آوردم و همه چیز طبق برنامه پیش رفت و چون آن موقعها نمیدانستم که شهرام خیلی چای دوست دارد، فکر نمیکردم چند دقیقه بعد دوباره چای بخواهد.
وقتی شهرام دوباره چای خواست، به آشپزخانه رفتم و دیدم زیر کتری خاموش است و از همان چای که یخ کرده بود، یک استکان ریختم و برای شهرام آوردم و با نگاه منظورم را به او رساندم که در جمع به روی خودش نیاورد چای یخ کرده و شهرام خیلی خوب فیلم بازی کرد و طوری چای را خورد که کسی متوجه نشد!
موفقیت در موسیقی با همراهی همسر
شهرام: بدون وجود دلارام ادامه فعالیت در زمینه موسیقی برای من امکانپذیر نیست. چون موسیقی اصلا کاری معمولی نیست؛ هم از نظر بازخوردهایی که در محیط بیرون از خانه وجود دارد که معمولا در روابط خانوادگی مشکل ایجاد میکند و هم نوع کار. به عنوان مثال یکی از مواردی که در گذشته دلارام با آن مشکل داشت ساعت کاری من بود. چون کار موسیقی تازه از ساعت ۹ شب شروع میشود و تا ۶ صبح ادامه دارد و مثل یک کار اداری نیست که ساعت کار مشخصی داشته باشد.
ممکن است کسی که در این زمینه فعالیت میکند یک ماه کامل در خانه باشد اما ۲ ماه اصلا نتواند به خانه بیاید. به هر حال این اتفاقات وجود دارد؛ مثلا در روند تولید آلبوم علاوه بر اینکه حضور فیزیکی نداری، حتی مواقعی هم که هستی، درگیری فکری داری و اینجا خانواده باید تحمل کند.
دلارام: رابطه ما به دلیل اعتمادی که در آن وجود دارد خیلی کم دچار مشکل میشود چون رابطه من و شهرام مثل رابطه ۲ دوست صمیمی است و اگر جایی مشکلی پیش بیاید با هم صحبت کرده و مشکل را حل میکنیم.
کار مشکلزا نیست
دلارام: به نظر من در زندگی مشترک شهرت خیلی اهمیت ندارد چون بستگی به ذات آدم دارد که در زندگی چه رفتار و اخلاقی داشته باشد. وقتی کسی تعهد دارد، دیگر شهرت داشتن یا نداشتن خیلی نمیتواند در نحوه زندگی او تاثیری داشته باشد اما بالاخره یکسری مشکلات خواهناخواه وجود دارد که خوشبختانه تا به امروز توانستهایم آن را مدیریت کنیم.
مشکل از خانمهاست یا آقایان؟
شهرام: اعتماد نداشتن، اصولا مشکل خانمهاست. بیشتر خانمها هستند که اعتماد ندارند اما من همیشه به دلارام اعتماد داشتهام.
دلارام: اتفاقا من با این حرف مخالفم چون آقایان کارهایی میکنند که باعث میشود خانمها بدبین شوند و اصولا خانمها از اول اینطوری نبودند. اگر مشکلی وجود داشته باشد که زن و شوهر، یک مقدار نسبت به هم بدبین شوند مطمئنا یکی از طرفین باید کوتاه بیاید تا مشکل حل شود اما در مورد رابطه ما خوشبختانه چنین مشکلاتی تا به حال نداشتهایم. مسلما در هر زندگی یک مقدار بالا و پایین وجود دارد اما در همان اوایل در مورد این موضوعات صحبت کردیم چون به هر حال در اوایل زندگی مشترک شناخت کافی نسبت به هم نداشتیم؛ بنابراین سعی کردیم مسائل را بین خودمان حل کنیم هرچند که در اوایل، فعالیتهای هنری شهرام به شدت امروز نبود؛ بعد از اینکه کمی زمان گذشت و فعالیتهای شهرام حرفهای شد، خب بالطبع مشکلات جدیدی به وجود آمد که تعدادی از آنها حل شد اما بعضی از آنها روی هم ماند و تلنبار شد اما خب یک اتفاق همه چیز را تغییر داد و مسیر زندگی ما عوض و اعتماد بین ما صد درصد شد.
قوانین توافقی
دلارام: قبل از ازدواج شهرام از من پرسید که با شغلش مشکلی دارم یا نه و من هم گفتم نه، چون فکر نمیکردم که دایره این کار وسعت پیدا کند و اوایل یک مقدار هم مخالفت میکردم و خیلی تمایل نداشتم که به صورت حرفهای وارد این کار شود اما هرچه فکر کردم، دیدم با این طرز فکر دارم جلوی علاقه و رشد شهرام را میگیرم.
وقتی اینقدر در این زمینه استعداد دارد به خودم اجازه ندادم که این حق را از او بگیرم؛ بنابراین یکسری قوانین بین خودمان گذاشتیم که تا وقتی طبق این قوانین پیش برویم مشکلی پیش نخواهد آمد. این قوانین راجع به رفتوآمدها، ساعتهای کار و… که به صورت توافقی بود و قسمت عمدهای از مشکلات ما را حل کرده است.
شک از کجا شروع میشود؟
شهرام: راستش را بخواهید من تا به حال به شک کردن فکر نکردم و کلا آدمی هستم که اعتماد کردن را دوست دارم و به نظرم هیچکس دزد نیست مگر اینکه خلافش ثابت شود و خودم هم به دنبال این نمیروم که خلافش به من ثابت شود. هرچند بارها پیش آمده که اشخاصی بودهاند که از اعتماد من سوءاستفاده کنند. در چنین شرایطی تنها کاری که میکنم این است که آن شخص را به طور کامل کنار میگذارم و ارتباطم را با او محدود میکنم.
به نظر من اصلا آدم بد وجود ندارد؛ حتی کسانی که همه میگویند آدم بدی هستند، باز هم میتوانی در آنها جنبههای مثبت پیدا کنی چون ذات همه آدمها خوب است و همه ذاتشان را از خداوند گرفتهاند؛ بنابراین به نظرم آدم بدذات وجود ندارد و شرایط محیط و تربیت خانوادگی است که روی آدم تاثیر میگذارد.
هرکسی را بهر کاری ساختند
شهرام: اعتقاد دارم که هرکسی برای کاری به دنیا میآید. من قبل از موسیقی خیلی چیزها و کارها را امتحان کردم؛ هرچند که در آن زمان هم موسیقی را به صورت تفریحی دنبال میکردم اما هیچکدام از آن کارها برای من ساخته نشده بود و این کار خوشبختانه تاثیر بدی روی زندگی خصوصی من نداشته است؛ به خصوص اینکه در حال حاضر خیلیها من را به قیافه نمیشناسند.
زندگی مجردی آرامش ندارد
شهرام: هرکسی در مرحلهای در زندگی نیاز پیدا میکند که ازدواج کند ولی خب، بعضی از تبعات قبل از شهرت باعث میشود از ازدواج کردن فاصله بگیرید یا گاهی آنقدر مشکلاتتان زیاد میشود که باعث میشود تصمیم بگیرید آدم دیگری را درگیر مشکلاتتان نکنید. در کار ما بحث آرامش خیلی مهم است و باید آرامش فکری داشته باشی تا بتوانی روی کارت تمرکز کنی و کار خوبی ارائه دهی.
معمولا زندگیهای مجردی فاقد این آرامش است. اثر یک هنرمند درحقیقت آینهای از زندگی و محیط اطراف و خانواده اوست؛ بنابراین اگر یک اثر هنری خوب و دلنشین است، مطمئن باشید از محیط شکل گرفته که آن هم خوب و دلنشین بوده و بالعکس اگر از یک زندگی پرتلاطم و پردردسر شکل گرفته بود مطمئنا اثر خوبی روی بیننده یا شنونده نمیگذاشت.
منبع : مجله ایدال
jahaniha.com
fa.wikipedia.org
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید
ساخت مجسمههای جالب با قاشق و چنگال (+تصاویر)
هنرمندی به نام «گری هاوی» با اینکه مبتلا به بیماری پارکینسون است، از قاشق، چنگال و چاقوهای غذاخوری، مجسمههایی دیدنی و تماشایی ساخته است.
او میگوید: هر کدام از این وسایل برای مقصدی خاص استفاده شدهاند؛ از قاشق برای قسمتهایی که انحنا دارد؛ چاقو برای سطوح صاف و از چنگال برای نشان دادن پرها استفاده کردهام. وقتی میتوانم حرکت کنم، میتوانم کار کنم و زمانی که در وضعیت خوبی نیستم دوستان، فامیل و خانوادهام به کمکم میآیند. البته اکنون بیشتر وقتم را صرف ساخت همین آثار میکنم.
منبع:sara.jamejamonline.ir
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید
بیوگرافی زنده یاد سیمین بهبهانی +عکس
سیمین خلیلی معروف به "سیمین بهبهانی" شاعر سرشناس ،روز ۲۸ تیر ۱۳۰۶ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. او فرزند عباس خلیلی (شاعر و نویسنده و مدیر روزنامه اقدام) و نبیره حاج ملا علی خلیلی تهرانی است.
پدرش عباس خلیلی (۱۲۷۲ نجف - ۱۳۵۰ تهران) به دو زبان فارسی و عربی شعر میگفت و ۱۱۰۰ بیت از ابیات شاهنامه فردوسی را به عربی ترجمه کرده بود و رمان نویس هم بود.
مادر او فخرعظمی ارغون ( 1316 ه.ق - 1345 ه.ش ) دختر مرتضی قلی ارغون (مکرم السلطان خلعتبری) از بطن قمر خانم عظمت السلطنه (فرزند میرزا محمد خان امیرتومان و نبیره امیر هدایت الله خان فومنی) بود. فخر عظمی ارغون فارسی و عربی و فقه و اصول را در مکتبخانه خصوصی خواند و با متون نظم ونثر آشنایی کامل داشت و زبان فرانسه را نیز زیر نظر یک مربی سوییسی آموخت.
زنی که از شاعران موفق زمان خود بود، در انجمن نسوان وطن خواه عضویت داشت و مدتی هم سردبیر روزنامه آینده ایران بود. به عضویت کانون بانوان و حزب دموکرات هم درآمد و به عنوان معلم زبان فرانسه در وزارت فرهنگ آن زمان (آموزش و پرورش) خدمت می کرد.
پدر و مادر سیمین که در سال 1303 ازدواج کرده بودند، در سال 1310 از هم جدا شدند و مادرش با عادل خلعتبری (مدیر روزنامه آینده ایران) ازدواج کرد و صاحب سه فرزند دیگر شد.
سیمین هم خود ابتدا با حسن بهبهانی ازدواج کرد و با نام فامیلی همسر خود نام بردار شد و هر چند بعدتر با منوچهر کوشیار ازدواج کرد اما شهرت هنری خود را بر اساس نام خانوادگی همسر اول حفظ کرد. منوچهر کوشیار در سال 1363 درگذشت و در نزدیکی نوه اش در امام زاده طاهر به خاک سپرده شد. خانم بهبهانی همچنین سال ها دبیر آموزش و پرورش بوده و شاگردان او خاطرات نیکی از او دارند.
سیمین بهبهانی از کودکی و جوانی سری پر شور داشت. چندان که هم سابقه تحصیل در مدرسه عالی مامایی را داشت و هم در دانشکده حقوق دانشگاه تهران و نیز همکاری با شماری از مطبوعات را. او که سه فرزند (علی، حسین و امید) را در دامان خود پروراند، نگاه مادرانه به دیگران را در اشعار خود نیز بازمی تاباند. وی جوایز متعدد ادبی و حقوق بشری نیز دریافت کرده است.
در سال 1382 موسسه انتشاراتی نگاه مجموعه اشعار او تا آن زمان را در یک مجلد نفیس در 1200 صفحه به چاپ رساند که بسیار مورد استقبال قرار گرفته و به چاپ های متعدد رسیده است.
سیمین بهبهانی به بانوی غزل شهرت دارد و برخی از اشعار او به اندازه آثار کلاسیک شعر فارسی مشهور و محبوب اند و به خاطر تسلطی که بر اوزان شعر فارسی داشت و وزن های جدیدی که خود ایجاد کرده بود مورد استقبال سازندگان آثار موسیقایی قرار گرفت. تازه ترین مورد، سروده «چرا رفتی» با صدای همایون شجریان است.
مهم ترین تخصص شاعرانه سیمین بهبهانی که موجب حیرت و تحسین می شد کشف، به کارگیری یا ابداع اوزان تازه و نیز سرودن اشعار در مصراع های طولانی بود در حالی که وزن را با دقت رعایت کرده بود و با مهارتی خیره کننده قالب های کهن را در شکل تازه و با مضامین مدرن عرضه می کرد و چندان در این کار و خلاقیت های نوآورانه در عرصه غزل چیره دست بود که «نیمای غزل» لقب گرفت.
آثار سیمین بهبهانی:
- سه تار شکسته (۱۳۳۰/۱۹۵۱)
- جای پا (۱۳۳۵/۱۹۵۴)
- چلچراغ (۱۳۳۶/۱۹۵۵)
- مرمر (۱۳۴۱/۱۹۶۱)
- رستاخیز (۱۳۵۲/۱۹۷۱)
- خطی ز سرعت و از آتش (۱۳۶۰/۱۹۸۰)
- دشت ارژن (۱۳۶۲/۱۹۸۳)
- گزینه اشعار (۱۳۶۷)
- درباره هنر و ادبیات (۱۳۶۸)
- آن مرد، مرد همراهم (۱۳۶۹)
- کاغذین جامه (۱۳۷۱/۱۹۹۲)
- کولی و نامه و عشق (۱۳۷۳)
- عاشق تر از همیشه بخوان (۱۳۷۳)
- شاعران امروز فرانسه (۱۳۷۳) [ترجمه فارسی از اثر پیر دوبوادفر ، چاپ دوم :۱۳۸۲]
- با قلب خود چه خریدم؟ (۱۳۷۵/۱۹۹۶)
- یک دریچه آزادی (۱۳۷۴/۱۹۹۵)
- مجموعه اشعار (۲۰۰۳)
- یکی مثلا این که(۲۰۰۵)
درگذشت سیمین بهبهانی
سیمین بهبهانی بانوی غزل ایران در 15 مرداد ماه به کما رفت و در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری شد و در نهایت بامداد سه شنبه 28 مرداد ماه 1393 به علت ایست قلبی و تنفسی درگذشت.
منبع :
asriran.com
aftabir.com
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید