بیوگرافی و مصاحبه با رضا جاودانی + عکس
رضا جاودانی، از مجریان زبده و کاربلد برنامه های ورزشی شبکه سه که همیشه تماشای برنامه های اجرا شده توسط او بیش از اینکه مخاطب را به سمت حاشیه سوق دهد انسان را وادار می کند تا به طور کامل روی اصل موضوع و مباحث فنی تمرکز داشته باشد. همیشه خود را مسلح به سلاح اطلاعات می کند و زندگی او با مطالعه گره خورده است.
مدیریت بر فضای برنامه هایش، رعایت کرامات انسانی و احترام گذاشتن به مخاطب و مهمانان برنامه اش از نکات قابل توجه و از ویژگی های مهم اجرای او محسوب می شود. مجری برنامه های دایره طلایی و مردان آهنین و همین طور دیگر برنامه های ورزشی شبکه سوم سیما من جمله برنامه پرطرفدار مجله جام باشگاه های اروپا کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی است. سال ۷۸ با خانم مهشید سالاری فوق لیسانس مردم شناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد ازدواج کرد که ثمره این ازدواج شروین ۱۵ ساله است، با او گفتگو کردیم.
دوست داریم از رضا جاودانی بیشتر بدانیم!
متولد ۲۹ مهر ماه ۱۳۴۸ در مشهد مقدس، تک فرزند خانواده هستم و در خانواده ای کاملاً تلویزیونی رشد کرده ام. پدرم که دار فانی را وداع گفته اند از تهیه کنندگان و مجری رادیو بود و مادرم نیز بازنشسته واحد خبر سازمان هستند.
و همین امر بهانه خوبی بود برای حضور شما در رسانه ملی...
حضورم در تلویزیون کاملاً اتفاقی بود. پیشنهاد کار از سوی یکی از تهیه کنندگان ورزشی دقت سیمای مشهد ارائه شد و بعد از تستی که دادم قرار شد همکاری ام را با تلویزیون ادامه دهم که اتفاقاً تستی را هم که داده بودم پخش کردند. به دلیل علاقه ای که به ورزش داشتم دوست داشتم در این زمینه فعالیت کنم. سال ۱۳۶۸ وارد سازمان صدا و سیمای مشهد شدم و تا سال ۱۳۷۶ در آنجا بودم.
چطور شد که از شبکه سه سر در آورید؟
کارشناسی حقوق را در مشهد گرفتم و بعد از آن برای فوق لیسانس تهران قبول شدم و همزمان با آمدنم به تهران، همکاری ام را با شبکه سوم سیما آغاز کردم.
اولین کار تصویری شما در شبکه سه؟
هجدهم شهریور ماه سال ۱۳۷۶ با برنامه جنگ ورزش بود.
اولین باری که صدا و تصویر خودتان را دید، چه احساسی داشتید؟
خیلی خجالت کشیدم! الان هم این خجالت ادامه دارد.
فقط مجری گری می کنید یا مثل خیلی های دیگر کار گزارشگری را هم دنبال می کنید؟
در سیمای مشهد و کلاً به دلیل فضای خاصی که در شبکه های استانی وجود دارد باید همه فن حریف باشی و بتوانی در همه زمینه ها توانایی اجرای برنامه را داشته باشی. خوب به خاطر دارم که آن زمان بازی های پرسپولیس و استقلال را که به مشهد می آمدند و پخش زنده تلویزیونی داشت من گزارش می کردم. ولی خیلی دوست دارم که مجری خوبی باشم تا اینکه یک گزارشگرـ مجری متوسط! مقوله اجرا بحث بسیار حساس و پیچیده ای است که به جز اطلاعات ورزشی باید مطالعات وسیع و جامعی در مقوله های اجتماعی هم داشته باشی تا بتوانی با مخاطب خوب ارتباط صحیح و موثر برقرار کنی.
رشته تحصیلی همسرتان که خیلی متناسب با این بحث است و می تواند کمک شایانی به شما کند، ولی رشته تحصیلی خودتان چندان مرتبط با کارتان نیست!
اتفاقاً من معتقدم حقوق با همه پدیده های اجتماعی در ارتباط است. پایان نامه ای هم که نوشتم در رابطه با مسئولیت های کیفری ناشی از عملیات ورزشی (یعنی دوپینگ) بود، ولی شاید ارتباط عنوان تحصیلی من با این حرفه کمی دور از ذهن باشد. من اول وارد این کار شدم بعد در دانشگاه ادامه تحصیل دادم. همیشه سعی می کنم از دانش همسرم نیز برای پیشرفت در کار خودم بهترین استفاده را داشته باشم.
اجرای برنامه های ورزشی و بحث و تبادل نظر با کارشناسان خبره نیازمند اطلاعات بسیار قوی و دقیق است برای بالا بردن سطح آگاهی های خود چقدر مطالعه می کنید؟
در روز وقت بسیار زیادی را صرف مطالعه می کنم و همیشه در جریان آخرین اخبار و اطلاعات به روز دنیا هستم. خواندن همه روزنامه های ورزشی و حتی سیاسی تماشای شبکه های مختلف ورزشی و... از برنامه های ثابت روزانه ام است. دریافت اخبار از طریق اینترنت به مدت حداقل ۲ـ۳ ساعت در روز نیز از دیگر برنامه های مطالعاتی من است. چون معتقدم مهمترین فاکتور برای یک مجری اطلاعات بسیار دقیق و به روز اوست.
یکی از ویژگی هایی که به آن اشاره داشتید جذابیت و نو بودن مجری و برنامه است. بعضی از مجریان برای اینکه به این فاکتور دست یابند هر روز با چهره های جدید در صفحه جعبه جادویی حاضر می شوند.
همانطور که گفتم مجری گری و اجرا مقوله بسیار حساس و مهمی است که به شدت زیر ذره بین و در تیر راس افکار عمومی قرار دارد. ما مردم باهوشی داریم و مردم خیلی خوب می توانند نقد کنند. بعضاً مشاهده می شود که در بحث اجرا از هنرمندان و بازیگران نیز استفاده می شود که من خودم خیلی موافق این امر نیستم. یک بازیگر شاید بتواند یک بازی خوب جلوی دوربین داشته باشد ولی مجری گری بازی نیست که بخواهی اجرای یک برنامه را بازی کنی.
مجری گری واقعیتی است که باید کاملاً واقعی به آن بپردازی. برای نو بودن باید محتوای برنامه را نو و به روز کنی تا برنامه سرپا باقی بماند و از شما به عنوان یک مجری موفق یاد کنند. باید نیاز مخاطب را به روز بشناسی و خوراک مناسب به او بدهی تا عطش بیننده نسبت به دانستن با دیدن شما فروکش کند.
بعضاً مشاهده می شود در برنامه های چالشی برای اینکه جنگ بین مجری و مهمان برنامه برنده ای داشته باشد حواشی بسیار زیادی به برنامه دامن می زند؟ یکی از ویژگی های برنامه شما آرامشی است که در فضای کار احساس می کنیم و این باعث می شود که مخاطب بدون استرس فقط به محتوای برنامه بپردازد.
اتفاقاً خط قرمزهایی که ما در این برنامه داریم بسیار بالاتر از برنامه های دیگر است، ولی گفتم مجری خوب باید با مدیریت خود از به وجود آمدن تنش در برنامه جلوگیری کند.
اگر در مقام مقایسه بر بیاییم مثلاً در برنامه ۹۰ نیاز مخاطب براساس حال و هوای ورزش فوتبال که در آن هیجان بسیار موج می زند نیاز دارد تا خیلی بی پرده به مسائل آن پرداخته شود. برای به چالش کشیدن برنامه حتماً نیاز به این ندارید که خیلی برنامه را شلوغ کنید یا حساسیت به آن تزریق نمایید. همانطور که در رادیو، «صدا» نقش اول را در اجرای برنامه دارد در تلویزیون گاهی تصویر شما خود گویای خیلی از مسائل است و گاه هم یک سکوت و نگاه معنی دار شما سرخط خبر را به مخاطب می رساند.
اگر در برنامه بحث و مجادله ای پیش بیاید و حاضرات از خط قرمز موجود برنامه تخطی کنند چطور سر و ته برنامه را هم می آورید؟
خب تکنیک های زیادی هست اول از همه در گوش مجری تذکرات لازم داده می شود. بعد هم می توان با پریدن وسط حرف کارشناسی که دارد از چارچوب برنامه خارج می شود و یا تغییر مسیر بحث و یا قطع صحبت طرف مقابل و اعلام آیتم بعدی برنامه از بروز تنش جلوگیری کرد. همانطور که گفتم گاه یک سکوت و نگاه معنی دار هم می تواند گویای خیلی از مطالب باشد.
معتقدید که مجری خوب باید قلم خوبی هم داشته باشد؟
مجری توانمند کسی است که حتماً نویسنده قهاری باشد. هنر انتقال عقاید و مطالبی که در ذهن شماست به روی صفحه کاغذ و جاری کردن آن در دفتر این قدرت را به شما می دهد که در اجرای برنامه نیز حرف دل تان را به خوبی به مخاطب انتقال دهید.
بزرگترین اشتباهی که در اجراهایتان داشته اید، چه بوده؟ تا به حال شده برنامه از دست تان در برود؟
یادم نمی آید سوتی پر رنگی داده باشم، وقتی آدم از جریانات روز عقب باشد و بدون مطالعه جلوی دوربین برود، پشت سر هم اشتباه می کند.
پرسپولیسی هستید یا استقلالی؟
خیلی دلم می خواهد روزی برسد که بتوانم نظرم را در این باره به صراحت بگویم و دلایلم را به خاطر طرفداری از تیم خاص را مطرح کنم. چون منِ مجری هم انسان هستم و علایق خاصی دارم ولی به دلیل شرایط ویژه و حساسی که داریم نمی توانم این را بگویم. در واقع به دلیل احترام به مخاطب و جلوگیری از پیش آمدن ذهنیت منفی همیشه می گویم طرفدار تیم شهر خودم یعنی ابومسلم مشهد هستم. البته در تیم های اروپایی عاشق لیورپول هستم و در تیم های ملی هم آلمان...
مجری گری شغل شماست؟
این حرفه را فقط از روی عشق و علاقه دنبال می کنم چون واقعاً درآمد خاصی ندارد. البته پیشنهادات زیادی هم برای اجرای برنامه خارج از سازمان دارم، ولی هیچ وقت نپذیرفته ام چون نمی خواهم تجارت کنم یا از اعتماد مردم سوءاستفاده کنم چون کوچکترین اشتباه در قبال اعتماد مردم یعنی فنا شدن. برای همین است که در کنار کنار اجرا وکالت هم می کنم.
در کار وکالت بیشتر روی چه پرونده هایی کار می کنید؟
پرونده های حقوقی پیچیده که نیازمند اطلاعات دقیق یک وکیل است را خیلی دوست دارم چون محک خوبی برای یک وکیل است تا عیار خود را به دست آورد، مثل راننده ای که اگر در جاده چالوس رانندگی کند، می فهمد چند مردِ حلاج است.
هر چند حقوق جزا و جرم شناسی خوانده ام ولی روحیه پیگیری پرونده های قتل و این چنینی را ندارم. به قول معروف نه بلدم گوسفند سر ببرم نه دل دارم تا سر بریدنش را تماشا کنم. پرونده های خانوادگی را هم نمی پذیرم چون در هر صورت (برد یا باخت) منجر به از هم پاشیدن یک زندگی می شود.
منبع : afkarnews.ir
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید
بیوگرافی مرتضی محجوبی (نوازنده پیانو)
زادروز : ۱۲۷۸
درگذشت : ۱ فروردین ۱۳۴۴
پیشه : نوازنده پیانو
مرتضی محجوبی، (۱۲۷۸ تهران - ۱ فروردین ۱۳۴۴) نوازنده پیانو است و یکی از بنیان گذاران موسیقی ملی ایران به شمار میرود. او سالها تکنواز پیانو در برنامه گلهای رنگارنگ بود. مرتضی محجوبی در محافل هنری ایران به نام مرتضی خان و یا مرتضی خان محجوبی معروف است.
مرتضی محجوبی فرزند عباسعلی، معروف به ناظر، سال ۱۲۷۸ در تهران متولد شد. بودن پیانو در منزلشان و آشنایی مادرش فخرالسادات با آن، وی را به سوی این ساز کشاند. او برای تعلیم موسیقی به حسن خان هنگ آفرین معروف به حسین خان "ر" سپرده شد. در ده سالگی هنگام کنسرت عدهای از هنرمندان در سالن سینما فارووس، آواز عارف قزوینی را با پیانو همراهی کرد. مرتضی به زودی سرآمد نوازندگان پیانو در زمان خود شد.
اهمیت کار محجوبی، در این است که با سازی کاملاً اروپایی، موسیقی ایرانی را به خوبی مینواخت. این نحوهٔ نوازدگی خاص خود او بود و دقیقاً تأثیر یک ساز صد در صد اصیل و سنتی را در شنونده باقی میگذارد. بدین ترتیب محجوبی یکی از پایه گذاران موسیقی ملی ایران به حساب میآید.
وی علاوه بر نوازندگی، چندین تصنیف و پیش درآمد و رنگ نیز تصنیف کردهاست. تصنیفهایش پلی است میان تصنیفهای عارف قزوینی و علی اکبر شیدا و تصنیفهای زمانهاش. در کارش آثار قدما را مد نظر داشت ولی اثر خود را به صورتی جامعتر ارائه میداد. در این زمینه کافی است به تصنیف معروف او با مطلع «من از روز ازل دیوانه بودم» که با صدای غلامحسین بنان خوانده شده اشاره کرد. لازم به ذکر است که مصرع اول شعر «من از روز ازل دیوانه بودم» را خود مرتضی خان محجوبی سروده و باقی شعر از رهی معیری است.
مرتضی محجوبی نت نمیدانست، ولی برای خود نتی اختراع کرده بود که بیشباهت به خط سیاق نبود (خط سیاق علاماتی است در قدیم برای ثبت کردن وزن اجناس یا ارقام پول به کار میبردند). در این باره پرویز یاحقی به شاپور بهروزی گفتهاست: «آهنگی در دستگاه شور ساخته بودم، به نام «ای امید دل من کجایی» که از گلهای رنگارنگ ۱۷۲ پخش شد. هنگامی که به همهٔ اعضای ارکستر نت این تصنیف را برای اجرا دادم مرتضی محجوبی از من خواست، آهنگ تصنیف را با ویولون بنوازم و او آن را با علایم ویژهٔ خود پشت قوطی سیگار همای خود نوشت و عجب این بود که این آهنگ را همان مرتبه اول از همهٔ اعضای ارکستر بهتر و درستتر نواخت.»
ثبت نت نویسی پیانو به شیوه مرتضی محجوبی
شیوه نت نویسی مرتضی محجوبی که شیوه ای کاملاً ایرانی است به همت پویان آزاده به عنوان میراث ملی، معنوی ایران به ثبت ملی رسید.
سبک نوازندگی
او را در نوازندگی پیانو، یک نابغه دانستهاند چراکه با وجود این که کوک کردن پیانو مدت زمانی وقت میگیرد ولی مرتضی خان به هر پیانویی در هر محفلی میرسید در یک چشم بهم زدن آن را کوک میکرد و سپس شروع به نواختن میکرد. وی از جمله نخستین نوازندگانی بود که به دعوت کمیسیون موسیقی رادیو در هنگام افتتاح رادیو به جمع نوازندگان پیوست و به سرپرستی دستهٔ دوم ارکستر رادیو منصوب شد. مرتضی خان سالها تکنواز پیانو در برنامه گلها بود.
منصور یاحقی در این زمینه می گوید: تمام ساز ها را که من گوش می کردم،آن جور که باید میزان کوک باشند متأسفانه کوک نیستند.فقط یک نفر را دیدم که استاد بزرگی بود در موسیقی ایران، آن هم آقای مرتضی محجوبی بود که در کوک قیامت بود،یعنی از نظر سلفژ و صدا شناسی وقتی پیانو را کوک می کرد،برای تمام موزیسین ها درس بود.
پیانوی مرتضی محجوبی همراه با آواز بنان از نمونههای عالی موسیقی آوازی ایران است، زیرا صدای غلامحسین بنان دارای حالت و کیفیتی خاص بود که پیانوی مرتضی خان نیز همان حال و هوا را داشت به ویژه اگر اشعار آواز هم از رهی معیری میبود.
فریدون مشیری شعری در این باره سرودهاست:
یاد باد آن همدلی، آن همدمی، آن همرهی
ســـاز محــجـوبی و آواز بنـــان، شـعر رهی
بهترین نوازنده
غلامحسین بنان از وی به نام «مرتضی پیانو» یاد میکند و در پاسخ گزارشگر، مرتضی محجوبی را بهترین نوازنده موسیقی ایران مینامد.
روح الله خالقی در این زمینه میگوید: «وی نوازندهٔ منحصربهفردی است که آوازها و نغمات ایرانی را به روش مطلوب و با شیوهٔ دلپسند در روی پیانو میزند. وقتی نوای سازش از بلندگوی رادیو شنیده میشود، بی اختیار همهٔ شیفتگان موسیقی ایرانی را مجذوب میکند.
آثار
مرتضی محجوبی بیست تصنیف برای برنامهٔ گلها ساختهاست که آنها را میتوان از بهترین و زیباترین و دلکشترین تصنیفهای خالص ایرانی دانست. شعر بیشتر ترانههای مرتضی محجوبی را رهی معیری سرودهاست.
برخی از آثار مرتضی محجوبی:
- ترانهای به نام اشک و آه در آواز ابوعطا با شعر رهی معیری، «دارم غم جانکاهی، شبهای سیاهی دور از رخ ماهی»
- ترانهای به نام کاروان در آواز دشتی با شعر رهی معیری، «همه شب نالم چون نی، که غمی دارم»
- ترانهای به نام از روز ازل در دستگاه سه گاه با شعر رهی معیری، «من از روز ازل دیوانه بودم»
- ترانهای به نام نوای نی در آواز دشتی با شعر رهی معیری، «چنانم بانگ نی، آتش بر جان زد»
- ترانهای به نام بزم گدا در آواز افشاری با شعر اسماعیل نواب صفا، «دیشب که تو در خانهٔ ما آمده بودی»
- ترانهای به نام من بیدل ساقی در دستگاه سه گاه با شعر رهی معیری، «من بیدل ساقی به نگاهی مستم»
- ترانهای به نام امشب در آواز افشاری با شعر موید ثابتی، «جانا نداری خبر از حال ما امشب»
- ترانهای به نام چه شبها در آواز دشتی با شعر اسماعیل نواب صفا، «چه شبها، چه شبها که از هجرت نخفتم»
- ترانهای به نام هجران در دستگاه سه گاه با شعر اسماعیل نواب صفا، «گفتم با تو شبی را به سر آرم نشد»
تمام آثار بالا با صدای غلامحسین بنان سروده شدهاند.
درگذشت
مرتضی خان محجوبی اول فروردین ماه ۱۳۴۴ در گذشت. پیکر وی در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. بنابر وصیت وی، اکبر گلپایگانی پس از خاکسپاری بر مزارش آواز خواند.
منبع : fa.wikipedia.org
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید
آشنایی با ساز فاگوت
فاگوت از سازهای بادی چوبی است که قمیش (قطعهای در بعضی از سازهای بادی) دو زبانه ای دارد. صدای این ساز در ناحیه باس است. فاگوت را در کشورهای انگلیسیزبان «باسون» میخوانند. فاگوت (باسون) جز ساز های بادی چوبی دو زبانه می باشد.
ویژگیهای ساز فاگوت
اصول ساختمان آن مانند کلارینت است. طول لوله آن در مجموع کمی کمتر از 3 متر است که دو پنجم آن، به خاطر راحتی اجرا و به دست گرفتن ساز بر روی خود خم شده و در کنار یا عقب لوله درازتر قرار گرفته است.
زبانه ها به وسیله لوله نازکی به لوله اصلی ساز وصل شده اند. لوله اصلی ساز به طور نامحسوسی مخروطی شکل است.
در نت نویسی این ساز از سه کلید استفاده می شود: کلید فا، کلید دو و کلید سل.
این ساز قادر به ایجاد اصوات قوی و ضعیف، انواع لگاتوها( اتصال اصوات پی در پی ملودی) و اصوات منقطع بوده و ترکیب آن با ساز کرانگله در ارکستراسیون بسیار معمول است.در مقایسه با سازهای زهی، باسون صدایی معادل ویولن سل دارد و می تواند سه اکتاو اجرا کند.
منبع : fa.wikipedia.org
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید
جدیدترین عکس های تیلور سوئیفت
تیلور آلیسون سوئیفت (Taylor Alison Swift) زادهٔ ۱۳ دسامبر ۱۹۸۹ خواننده و ترانهسرای اهل آمریکا است.
جدیدترین عکس های تیلور سوئیفت
جدیدترین عکس های تیلور سوئیفت
جدیدترین عکس های تیلور سوئیفت
جدیدترین عکس های تیلور سوئیفت
جدیدترین عکس های تیلور سوئیفت
جدیدترین عکس های تیلور سوئیفت
جدیدترین عکس های تیلور سوئیفت
جدیدترین عکس های تیلور سوئیفت
جدیدترین عکس های تیلور سوئیفت
جدیدترین عکس های تیلور سوئیفت
جدیدترین عکس های تیلور سوئیفت
جدیدترین عکس های تیلور سوئیفت
جدیدترین عکس های تیلور سوئیفت
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید
معرفی گیتار بیس (باس)
گیتار بیس (به انگلیسی: Bass Guitar) نوعی ساز زهی است که صدایش به وسیله یک تقویت کننده الکتریکی (آمپلی فایر) تقویت میشود. این ساز که برای تولید صداهایی با فرکانس و تن پایین استفاده میشود، از نظر ظاهری بسیار شبیه به گیتار الکتریک میباشد با این تفاوت که بدنه بزرگتری دارد، دسته و میزانبندیاش بلندتر است، و معمولاً دارای چهار سیم (گاهی پنج یا شش) میباشد که از نظر تن یک اکتاو پایینتر از گیتار الکتریک، در محدوده بیس کوک میشود.
گیتار بیس هم میتواند دارای پردهبندی باشد و هم نباشد، اما در اکثر موسیقیهای عامهپسند بیسهای پردهبندی شده رایجاند. علاوه بر اینها گیتار بیس آکوستیک تو خالی نیز موجود میباشد.
از حدود سال ۱۹۵۰ به بعد در موسیقیهای راک و پاپ گیتار بیس به صورت وسیعی جایگزین کنتر باس شد و تولید صداهایی با تن پایین را بر عهده گرفت. همچنین گیتار بیس به صورت تکی، در موسیقیهای جاز، لاتین و فانک و فلامنکو استفاده میشود.
تاریخچه
دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰
در دههی 1930 پاؤل توتمارک موزیسین و مخترع معروف (اهل سیاتل، واشینگتن) اولین گیتار الکتریک بیس را به صورت مدرن، از یک ساز پرده بندی شده که برای نگه داشتن در دست و نواخته شدن به صورت افقی طراحی شده بود ساخت. کاتالوگ فروش سازهای الکتریک کمپانی پاؤل توتمارک، آئودیووکس شامل "مدل 736 Bass Fiddle" میشد که دارای ۴ سیم، پرده بندی شده بود و بدنهای توپر به طول ۳۰٫۵ اینچ داشت. تغییر شکل این ساز به فرم گیتار مانند باعث میشد که راحت تر نگه داشته شود و حمل و نقل آن آسان شود.
اضافه شدن پردههای بیشتر باعث شد تا بیسیستها آزادی عمل بیشتری در نواختن داشته باشند. حدود ۱۰۰عدد از این نوع ساز در دهه ی ۱۹۳۰ ساخته شد. در سال 1947، باد توتمارک شروع به فروختن مدلی شبیه "Fiddle 736" برای شرکتی به نام سرنادر کرد و به صورت آشکارا به تبلیغ آن در کاتالوگ شماره ی ۴۸ شرکت هیتر پرداخت. گرچه اختراعات خانواده ی توتمارک موفقیت زیادی در بازار کسب نکرد.
دههی ۱۹۵۰
لئو فندر به کمک همکارش جورج فولرتن اولین گیتار بیس توپر الکتریکی را تولید کرد. گیتار فندر پرسیژن در سال ۱۹۵۱ معرفی شد و به یک مدل استاندارد صنعتی تبدیل شد.پرسیژن بیس یا P-bass از یک تخته سنگ نتراشیده ی ساده که به مدل تلکستر با پیکاپ تک سیمپیچ شبیه بود به گیتاری با بدنه ی منحنی و لبههای تخت تبدیل شد که موجب راحتی نوازنده میشد. همچنین یک پیکاپ چهار قطبی (تک سیمپیچ) نیز روی آن سوار بود. پیکاپ چند تکه در سال ۱۹۵۷ معرفی شد.
منبع : fa.wikipedia.org
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید